متخصصان روان - فیزیک سنتی مانند وبر و فنر نیز مانند مارکس می کوشیدند به این پرسش پاسخ دهند که آیا حقیقتا افراد می توانند وجود یا تغییرات محرکهای حسی را تشخیص دهند. بنابراین، مقیاس هایی با نقاط صفر و نهایی طراحی شد.
در این مقیاس ها، نقاط صفر، آستانه محرک و نقاط نهایی آستانه پایانی نامیده می شود. به عنوان مثا، ل بر اساس این مقیاس ها بود که متخصصان روان فیزیک سنتی توانستند بیشترین و کمترین بسامدهای صوتی را که گوش انسانی می شوند تعیین کنند. این متخصصان، آستانه های دیگری مانند «کمترین تفاوت محسوس» (جیان دی) و «آستانه افتراتی» (دی آل) را نیز بسیار مورد توجه قرار می دادند.
دى أل میزان تغییر محرک حسی است که برای بوجود آمدن جیان دی در سیستم بدن انسان مورد نیاز است (برای بازبینی به پژوهش نوبل و رابرت سان، ۱۹۹۶ مراجعه کنید). به گفته نوبل و رابرتسان، در همان سال ۱۸۳۴، و بر این نکته را مطرح کرد که تغییر محرک مفهومی یک نسبت ثابت از محرک اصلی ایجاد می کند. قانون وبر به این صورت مطرح می شود. میزان تغییر افزایشی محرک است که پس از آن تغییرات قابل شناسایی می باشند و k نیز ثابت است.
بعدها در سال ۱۸۶۰، فچنر نتوانست قانون و بر مبنی بر پیش بینی ضمنی یک رابط خطی را اثبات کند و برای حل این مشکل، گفت که این نسبت ثابت نبوده و با لگاریتم محرک مفهومی افزایش می یابد. یعنی، با افزایش محرک، پاسخ (R) نیز بصورت لگاریتمی افزایش می یابد، پس S = k log R. این روش پاسخ مفهومی را به طور مستقیم اندازه گیری نمی کند، بلکه به جای آن میزان درک فرد از پاسخ مفهومی طی مشاهده تغییر محرک مفهومی را می سنجد (روش غیر مستقیم).
در آن زمان، هیچ یک از رویکردهای مستقیم سنجش ادراكات بشری امکان پذیر و یا حتی ارزشمند نبود. با توجه به رشته روان - فیزیک مدرن و روش شناسی مستقیم آن، ذکر این نکته ضروری است که استیونس (۱۹۵۷) مفهوم روش های نسبت را در این حوزه مطرح کرد. رابطه بین روشهای نسبت و مطالعه ادارک انسان از ارزیابی های نسبت مستقیم احساس مفهومی نشأت می گیرد.
به این معنا که، مقیاس های نسبت دارای یک نقطه صفر مطلق و نیز فواصل مساوی هستند و این امکان را فراهم می کنند که پاسخ دهندگان ادارکات خود را در یک مقیاس نسبیت ارائه دهند. سال ها پس از فچتر، استیونسن با در نظر گرفتن همان پرسش و با استفاده از روشهای مقیاس مستقیم مطرح کرد که میزان حساسیت فردی نسبت به توان و شدت محرک، به طور نسبی افزایش می یابد. این قضیه، قانون توانی استیونس نامیده