در مطالعات طولی، پژوهشگر، گروه نمونه ای از کودکان را در فواصل منظم زمانی و در مدتی نسبتا طولانی مثلا ده- پانزده سال و یا حتی بیشتر مورد بررسی قرار میدهد. این گونه مطالعات برای نشان دادن تداوم یک رفتار و یا تغییرات آن در سنین مختلف بسیار ارزشمند است. پاسخ به این سؤال که آیا میزان هوشبهر افراد در طول زمان ثابت می ماند و یا این که آیا کودکان دشوار، در بزرگسالی نیز دشواری هایی را نشان میدهند را می توان با به کارگیری این روش به دست آورد. جامع ترین و شناخته شده ترین مطالعه از این نوع از آن لويس ترمن است که رشد گروهی از کودکان پیش دبستانی تیزهوش را تا سنین میانسالی مورد پژوهش قرار داد علی رغم، امتیازات موجود در به کارگیری روش طولی، این گونه مطالعات محدودیت های خاص خود را نیز دارند. اولین اشکال این است که هرگونه خطا در گزینش شرکت کنندگان در آغاز مطالعه، منجر به کسب اطلاعات نامناسب در کل جریان پژوهش می گردد. چنان که به پژوهش ترمن این ایراد وارد شده است که چون انتخاب کودکان تيزهوش از سوی معلمان صورت گرفته بود، امکان دارد که آنان کودکان تیز هوش پرخاشگر را از جامعه انتخابی کنار گذاشته باشند و نتیجه نهایی این شده باشد که کودکان تيزهوش از قدرت سازگاری بهتری برخوردارند. از سوی دیگر، طولانی بودن زمان انجام پژوهش، امکان خروج تعدادی از شرکت کنندگان را از جریان مطالعه به وجود می آورد که این امر می تواند نتایج را دچار خدشه سازد. همچنین، ممکن است اجرای مکرر آزمون های هوشی، سبب تغییر نتایج، تحت اثر تمرین شود. بنابراین، پژوهشگران ناچارند تا در تعميم نتایج این گونه یافته ها به سایر کودکان با احتیاط عمل کنند. از سوی دیگر، در این نوع مطالعات معمولا گروهی از کودکان که در یک دوره خاص زمانی متولد می شوند و تاریخچه زندگی اجتماعی مشترکی مورد بررسی قرار می گیرند و همین امر مانع تعميم نتایج حاصل از مطالعه آنان به گروه های دیگری از کودکان می شود که در دوره های مختلف زمانی رشد می یابند. ب) مطالعات مقطعی یا عرضی. محدودیت های مطالعات طولی یعنی وقت گیری، پرهزینه بودن، خروج برخی آزمودنیها از جریان مطالعه و تفاوت شرایط تاریخی زندگی آزمودنیها را می توان با انجام مطالعات مقطعی کاهش داد. در این گونه مطالعات، به جای یک گروه، گروه های متعددی از کودکان از هر سن انتخاب شده و رفتار آنان با یکدیگر مورد مقایسه واقع می شود. به عنوان مثال، جهت مطالعه روند رشد کلامی کودکان، ممکن است تعدادی کودک را در سنین ۲، ۳، ۴ و ۵ سالگی انتخاب نموده و با بررسی خزانه لغات و جملات، آنان را مورد مقایسه قرار داد. از مزایای این روش این است که (۱) اجرای آن به زمان کمی نیاز دارد و (۲) زمینه کاربرد فوری اطلاعات را فراهم می نماید. اما این روش نیز محدودیت هایی دارد که برخی از آنها عبارت است از دشواری انتخاب تعدادی از افراد مشابه در سنین مختلف، دشواری کنترل متغیرهای مداخله گر و تأثیر تجارب ویژه آزمودنیها که بر نگرشها و رفتارهای آنان در طول دوره رشدی تأثیر می گذارد. | بهترین شیوه ارزیابی رشد کودکان، شیوه ای مرکب از عناصر هر دو روش طولی و مقطعی است. در این نوع مطالعه، پژوهشگران نمونه های متعددی از افراد دارای سنین مختلف را در طول زمان مورد ارزیابی قرار می دهند. انجام مطالعه به این شیوه سبب می شود تا هم اطلاعات مربوط به الگوهای رشد در مراحل و مقاطع مختلف سنی به دست آید و هم تحولات و تغییرات رشدی در فواصل بین ارزیابی ها مشخص گردد.