بررسی های پیاژه نشان داده است که این امر سه مرحله را طی می کند که می توان آنها را به ترتیب به صورت زیر بیان نمود: ا. در حول و حوش چهار سالگی کودکان تصور می کنند که رویاهایشان واقعی و مستقل از ایشان است و در خارج از وجود آنان اتفاق افتاده است. به همین جهت هم وقتی کابوس می بینند از خواب بیدار شده و می ترسند. از ویژگیهای تفکر شهودی همین آمیختگی خیال با واقعیت است که به کودکان خردسال اجازه نمی دهد تا رؤیا را از واقعیت تشخیص دهند. بنابراین ممکن است آنان به چیزی غیر واقعی اشاره کنند که دیشب در اتاقشان اتفاق افتاده است. آنان تصور می کنند که دیگران نیز می توانند رؤیاهای ایشان را ببینند. ٢. در مرحله دوم، کودکان ۵ و ۶ ساله می فهمند که رؤیاها در سر انسان قرار دارند. با وجود این هنوز بر این تصورند که آنها در خارج از سر ایشان اتفاق افتاده اند. ٣. در سن ۷ سالگی است که کودکان ادراک واقعی از رؤیا پیدا می کنند و می فهمند که رؤیاها خاطرات، تصورات و افکار خود آنان است که از درونشان برمی خیزد.