برای مثال پرتحرکی و بی قراری زنان کمتر از مردان بوده و در عوض نارسایی تمرکزی در زنان محسوس تر از مردان است. به طور کلی آنچه که در این رابطه می توان گفت این است که اگر چه عوارض این اختلال در زنان نامحسوس تر از مردان است با این همه تخریبات و ضایعات بازتابی این مشکل در زنان دستکمی از مردان ندارد. نکته دیگر قابل توجه این است که از آنجا که زنان و مردان به طور متفاوتی اجتماعی شده و جامعه پذیر می شوند و این مسئله نقش های جنسیتی خاصی را به زنان محول می کند و از آنجا که عوارض (ADHD) سبب می شود که زن از پس انجام نقش های جنسیتی اش چون هوشیاری، آینده نگری، برنامه ریزی، خویشتنداری، خودگذری و غیره برنیاید این مسئله سبب می شود که فرد این مشکلات و ناتوانایی های بازتابی را درونی سازد (به دل بگیرد). به زبان ساده تر، قربانی به خود القا کند که آدمی احمق، کودن و ناتوان بوده و این القائات منفی سبب می شود که خودپذیری و خودانگاره زن مخدوش شده و پیامد این مسئله فرد در گیر دور باطلی مخرب شود بدین معنی که عوارض (ADHD) زن را درگیر ناتوانی های عملی کرده و این ناتوانی نیز فرد را دستخوش ناخودپذیری کرده و ناخودپذیری نیز هرچه بیشتر فرد را در باتلاق (ADHD) فرو می برد. در این رابطه از نظر گذراندن نتایج حاصله از مطالعات پژوهشگری بنام استاین که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد نیز روشنگر است. لازم به ذکر است که این پژوهشگر جهت مقایسه عوارض این اختلال در زن و مرد از سنجه ارزیابی وندر یوتا استفاده کرده است.
موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :
مقایسه تکانشگری و خویشتنداری و برنامه ریزی برای آینده در زنان و مردان مبتلا به بیش فعالی