جلسات نهایی درمان باید مروری بر مهارتهای کسب شده در این جلسه و نیز یکپارچگی دستاوردها به منظور آماده سازی مراجعان برای مدیریت خطرات بالقوه بعد از خاتمه ی درمان باشد.
افزایش های گاه و بیگاه در اضطراب و نگرانی در طول زمان عادی سازی میشوند، و تأثیر حالات خلق منفی و فشارهای زندگی روزانه مورد بحث قرار میگیرند.
مراجعان تشویق میشوند تا به تمرین مهارتهای ارائه شده در درمان ادامه دهند، به خصوص آزمایشات رفتاری که ابهام را مورد هدف قرار می دهند.
علاوه بر این پیشنهاد میشود که مراجعان تقریبا ماهیانه یکبار جلسات درمان را برای خودشان برای بررسی پیشرفت انجام دهند و به طور بالقوه برای اختصاص تکالیف به خودشان باید متوجه فعالیت مجدد اضطراب باشند.
بین لغزش که یک افزایش موقتی در علائم نسبت به موقعیت تعریف میشود و عود مجدد که بازگشت به سطوح علائم پیش از درمان است تمایز وجود دارد.
هر دو شکل افزایش علائم بدین صورت مورد بحث قرار می گیرند که قابل مدیریت هستند و نیازمند مداخله در بخشی از مراجع برای بازپس گیری دستاوردهای به دست آمده در درمان است.
در نهایت مراجعان تشویق می شوند تا «خط قرمز» شخصی یا اولین نشانه های هشدار دهنده که نشان میدهد نگرانی و اضطراب در حال تبدیل شدن به مشکل است را شناسایی کنند (به عنوان مثال، بازگشت اختلال در خواب و افزایش تحریک پذیری)، و از این سرنخها برای مشاهده ی شرایط زندگی کنونی به منظور شناسایی آن چه که ممکن است موجب افزایش در علائم شده باشد و رسیدگی به آنها استفاده کنند.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل ابهام بر کاهش اضطراب و افسردگی