طبق مشاهدات (هينشلوود ۱۹۹۱)، «ظرفیت زندگی در جهانی از نمادها به دور از دنیایی از اشیای فیزیکی و بیولوژیکی، مشخصه ای از پیشرفت و تکامل انسانی است.» روشی که به وسیله آن افراد می توانند از اشیا و مواد گوناگون به صورتی نمادین به جهت ارتباط با بیان افکار، احساسات و تجربیات خویش استفاده کنند، در هر دو بخش روان کاوی و هنردرمانی از اهمیتی حیاتی برخوردار است.
با این حال، برخلاف روان کاوی، که اساسا یک عمل کلامی است، هنردرمانی بر پایه این عقیده استوار است که حالاتی از ذهن که فراتر از کلمات هستند، می توانند به شکلی نمادین در تصاویر، افکار خود را بیان کنند.
در هنردرمانی دو شکل از فعالیت نمادین مطرح است، استفاده از استعاره و ساختار نماد.