انتخاب موضوع پروپوزال پایان نامه درباره روان شناسی اگزیستانسیالیستی

ریشه فلسفه اگزیستانسیالیسم را میتوان در اعماق فلسفه شرقی، یونانی و در برخی از نظریات فیلسوفان مسلمان جستجو کرد.

معمای اصالت وجود و اصالت ماهیت در بین فیلسوفان از جمله مناقشاتی بود که در تاریخ فلسفه مشاهده می شود.

برخی از فیلسوفان به اصالت ماهیت معتقد بودند و ماهیت آن را نامعین و بالقوه می دانستند.

آنچه که به روان شناسی الهام داد جنبه ای از اگزیستانسیالیسم بود که در صدد تبیین انسان بود.

در این بخش گفته می شد که در انسان اصل و اساس وجود او است و ماهیت که به معنی چیستی انسان است بعدا مشخص می شود.

یعنی «شدن» جریانی است مداوم و بدنبال و بعد از وجود.

این «شدن» انسان نشأت گرفته از معنای وجود اوست.

به همین جهت «شدن» انسان تحت تأثیر احساسات، انتخاب ها و فردیت انسان قرار می گیرد.

شروع تفکر فلسفی اگزیستانسیالیسم را در عصر جدید به نوشته های کی پرکگارد، نیچه، داستایوفسکی و بعدها به اندیشه های هایدگر، سارتر، بابر، بینزوانگر، باس، رولومی و فرانکل نسبت می دهند.

-کی پرکگارد:

سورن کی برکگارد (۱۸۵۵-۱۸۱۳)، فیلسوف دانمارکی، معتقد بود انسان شدن یک جریان و روند است که در آن انسان نباید بر فهم کیستی خود تمرکز کند، بلکه باید به آفریدن خود بپردازد.

او به مفهومی تحت عنوان Angst پرداخت که معنای آن تقریبا مخلوطی از وحشت و اضطراب است.

او تجربه وحشت و اضطراب را در زندگی اساسی و مهم می دانست.

زیرا به باور او بدون این تجربه، زندگی انسان شبیه چیزی مثل خوابگردی در ناهشیاری می شود.

- فردریش نیچه: فردریش نیچه (۱۹۰۰-۱۸۴۴)، فیلسوف آلمانی که به عنوان فیلسوف نوآور تلقی می شود، نظریات خود را در مورد اصول اخلاقی و جامعه مطرح کرد.

او نیز همچون کی برکگارد بر اهمیت ذهن گرایی تأکید می کرد (کری، ۲۰۰۵، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۷).

او بر خلاف اخلاقيون، انسان را به عنوان موجودی منطقی معرفی نمی کرد، بلکه معتقد بود که انسان مخلوق اراده خویش است.

برای نیچه قدرت اراده دارای ارزش خاصی بود.

او معتقد بود که اگر انسان قدرت اراده خود را آزاد بگذارد، در این صورت خویشتن آزاد می شود.

این آزادی موجب شکوفایی استعدادهای فرد برای خلاقیت و ابتکار عمل می گردد.

برخی از افراد، نظیر شارپ و یوگنتال (۲۰۰۱) کی برکگارد را با مطالعات پیشگام خود در زمینه ذهن گرایی و نیچه را با مطالعات پیشگام خود درباره شکوفایی خویشتن، پدیدآورندگان دیدگاه وجود گرایی محسوب می کنند (به نقل از کری، ۲۰۰۵، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۷).

- مارتین هایدگر: هایدگر (۱۹۷۶-۱۸۸۹) دانشجوی هوسرل بود که بعدا همکار او شد.

آدموند هوسرل را بنیانگذار نوعی از پدیدارشناسی برنتانو" می دانند که او این نوع پدیدارشناسی را به عنوان پایه ای عینی و محکم برای مطالعات فلسفی و علمی به وجود آورد.

هوسرل نظیر برنتانو، معتقد بود که پدیدارشناسی می تواند پلی عینی بین جهان خارجی فیزیکی و جهان درونی ذهنی ایجاد کند.

در آن دوره این امر به عنوان معضل مطرح بود که چگونه دنیای درونی ذهنی را می توان با یک روش علمی به دنیای مادی خارجی مربوط ساخت.