قطعا در زمینه درمان لازم است با امکاناتی که در اختیار داریم برای برجسته سازی عواملی از این دست و کمک به کودکان و خانواده هایشان برای تقویت مکانیسم های مناسب، مسلط و هماهنگ باشیم.
لازم است آگاه باشیم که از نظر هر کودک زندگی با مشکل ارتباطی خاصی که دارد، به چه معناست و این مشکل در خانواده چگونه معنا می شود.
از آنجایی که اکثر کودکان مبتلا به مشکلات تکلمی، زبانی و ارتباطی در مقطعی از زندگیشان ناکامی و نگرانی شدید ناشی از مشکلات همراه با ارتباط را تجربه خواهند کرد، جای تعجب نیست که این مسئله به راحتی می تواند در حین فعالیت های درمانی هم اتفاق بیافتد.
در نتیجه درمانگران می بایست این مورد را در هنگام ایجاد شرایط و یا فراهم کردن محیط برای انجام فعالیت های درمانی و اجرای آن مد نظر قرار بدهند، باید توجه داشته باشیم که این برنامه های درمانی تا چه اندازه می توانند بر میزان نگرانی کودکان تأثير داشته باشند.
برخی از ترس هایی که ممکن است کودکان حتی در ساده ترین فعالیت های درمانی با آنها مواجه شوند، عبارتند از: نگرانی هایی در مورد نتیجه شخصی (مردود خواهم شد؟)، بیم از ارزیابی (نتیجه چه خواهد بود؟)، احساساتی در مورد میزان پایین بودن کار آمدی کلی (مفید خواهد بود؟)، و خودکارآمدی پایین (حس مفید نبودن خواهم کرد؟).