کایت و سادی ازدواجی نابسامان و پرتلاطم داشته اند که دایم با بحث و جدل های همیشگی روبه رو بوده است، پسرشان «لیما» برای آنها مهره شطرنجی (سربازی) تلقی می شد که هر دو طرف تلاش می کردند او را به طرف خود بکشانند و هر کدام از آنها وی را برای نافرمانی و انتقام گرفتن از دیگری تحریک می کرد. زمانی که او به ۱۴ سالگی رسید دقیقا هر آنچه را که از او می خواستند انجام بدهد؛ نافرمانی می کرد و توجه به هیچ کدام از والدین خود نداشت. همچنین مشکلات رفتاری وي به بیرون از خانه گسترش یافت و دعواهای او در مدرسه و مکان های دیگر تنش بیشتری را بر والدین وارد کرد و از این نظر آنها دایم همدیگر را سرزنش می کردند و باعث می شد که بیشتر با همدیگر دعوا کنند.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
بررسی رابطه تنش های خانوادگی و کیفیت زندگی با سرکشی نوجوانان در ...