به دیگر بیان تحول جامعه از حالت ساده به پیچیده و از حالت سنتی و دیکتاتوری به حالت دموکراسی و آزادی، شرایطی را به ارمغان می آورد که بدون مشاوره و کمک های تخصصی، زندگی آسان نمی باشد.
مثلا تحول جامعه از حالت ساده به پیچیده باعث گردیده فعالیتهای شغلی ساده و اولیه به فعالیت های پیچیده تر در داخل سازمان ها و کارخانجات عظیم تبدیل شود. در جامعه پیچیده تخصص از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کار با ماشین بسیاری از کارهای دستی و اولیه را در خود حل کرده و در نتیجه بسیاری از افراد شغل خود را از دست دادند و مجبور شدند به دنبال شغل جدیدتر و با تخصص بیشتری باشند.
انسان ها در نظام اقتصادی پیچیده به شکل پیچ و مهره های ماشین در آمده و ابعاد انسانی آنها مورد تهدید قرار گرفته و به جای تاکید بر حرمت انسان، به تولید بیشتر و کارایی هرچه بیشتر و بالاتر انسان تاکید شده است. در چنین شرایطی حرمت انسان و خصوصیات انسانی او به دست فراموشی سپرده شده ، شخصیت او مسخ گردیده و به شکل یک ماشین درآمده است.
بنابراین در درون چنین نظامهای اقتصادی پیچیده لازم است، نهادی مسئولیت نگهداری خصوصیات انسانی و هدایت نسل جوان را برعهده گیرد تا در لابه لای چرخ های عظیم و متنوع ماشین آلات صنعتی و پیچ وخم سازمان های بزرگ متلاشی و نابود نشود و بتواند در جامعه مادی پر از پیچ و خم و عاری از عواطف، مسیر زندگی شغلی، تحصیلی و خانوادگی مناسب را پیدا کند.
قطعا در چنین شرایطی نه تنها ضرورت مشاوره و روان درمانی اهمیت پیدا می کند بلکه نهادهایی که مسئوولیت مشاوره و راهنمایی افراد را به عهده دارند، از جایگاه ویژه ای برخوردارند.