از دو نفر در مورد خاطرات آخرین تعطیلاتشان سؤال کنید. ممکن است دو پاسخ بسیار متفاوت بشنوید.
تعطیلات شخص «الف» ممکن است فوق العاده و عالی بوده باشد زیرا از آب و هوای خوب و هتلی عالی برخوردار بوده و حتی پروازش هم تأخير نداشته.
تعطیلات شخص «ب» ممکن است وحشتناک و ناخوشایند بوده باشد زیرا هتلی که رزرو کرده بود آن هتلی نبود که در بروشور توصیف شده بود، غذایش به قدری بد بود که او دچار مسمومیت غذایی شده بود و شرکت مسافرتی هم خسارت او را جبران نکرده بود.
می توانید تصور کنید که اگر از شخص «الف» و شخص «ب» بخواهیم که تجربه ی سفرشان را مرور کنند و احساسی را که به آنان دست می دهد بنویسند، پاسخ آنها شبیه به هم نخواهد بود.
شاید شخص «ب» هرگز نخواهد که دوباره به آنجا برگردد زیرا سخت معتقد است که اگر چنین کاری را انجام دهد، باز یک تجربه ی منفی خواهد داشت.
این نمونه ی ساده نشان میدهد که احساس ها به دو دسته ی ذهنی (آن چه می اندیشیم) و زیستی (آن چه احساس می کنیم) تقسیم می شوند.
همچنین نشان میدهد که چگونه احساسات منفی می توانند روی رفتارها و باورهای ما تأثیر بگذارند.