در واقع، از آنجایی که عمل کردن می تواند موجب برانگیختن هیجانات شدید شود، درمانگران باید در تعهد خود نسبت به ادامه حرفه شان و آموزش هیجانی و در بهبود بخشیدن مهارت های خود در درک و استفاده از ارزشمندترین روشها، فروتنی پیشه کنند. اگرچه خودانگیختگی یکی از مفاهیم اساسی روان نمایشگری است، می تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد.
لازم است که ارتجالی بودن، خلاقیت و جرات رهبر گروه برای بکارگیری فنون جدید با احتیاط، احترام به اعضا و اهمیت به رفاه آنها همراه گردد . همانند کسانی که از روان نمایشگری استفاده می کنند، باید در کار با افرادی که رفتارهای نمایشی دارند یا افراد دارای اختلالات شدید جانب احتیاط را رعایت کنند. این نکته نیز دارای اهمیت است که رهبران از تجربه و دانش برخورد با آسیب شناسی روانی برخوردار باشند.
افزون بر این، آنها باید حساسیت بالایی داشته باشند تا اینکه مراجعان آشفته خود را از وضعیت درمانبخش دور نکنند. همچنین مهم است که در یک شرایط دارای ساختار به نحو مناسبی عمل شود تا احتمال اینکه مراجعان به آسیب های گذشته خود بپردازند و (۲۰۰۲) اقتباس پیچیده ای از ذوان نمایشگری از مشکل فعلی خود دور شوند، کمتر شود.
به عنوان مثال، در خاطرات افرادی که از اختلال پس از سانحه رنج می برند، هاد گینز را ترتیب داده است که در آن از یک سری فنون کاربردی برای اجتناب از سانحه سازی مجدد استفاده می شود. همانند سایر رویکردهای روان درمانی، این نکته دارای اهمیت است که رهبرانی که از روش های قدرتمند روان نمایشگری استفاده می کنند، از چگونگی دخالت مشکلات شخصی و نیازهای ارضا نشده خود در کارکرد حرفه ای خود آگاه باشند.
در این رابطه، پیش از آنکه رهبران بتوانند اثری درمانی بر گروه داشته باشند، باید از مسائل مربوط به انتقال متقابل آگاه باشند. به عنوان مثال، برخی از رهبران ممکن است در مورد آنچه که پیشرفت کند مراجعان خوانده می شود، کم طاقت باشند. آنها ممکن است بواسطه تمایلشان به دستیابی به نتایج سریع تر، به اعمالی که برای برانگیختن هیجانات افراد برای پیشبرد نمایش است، پناه ببرند.
رهبران گروه همچنین باید از چگونگی تجربه، بروز و مدیریت احساسات شدید خود آگاه باشند. اگر آنها با هیجانات خود راحت نباشند، احتمال دارد که اعضا را به سمت ابراز نکردن احساساتشان سوق دهند. تعهد مستمر به رشد شخصی خود برای کارگردان ضروری است. آگاه شدن از انتقال متقابل به همان اندازه روان درمانی، در روان نمایشگری نیز دارای اهمیت است ! (بالانتر، ۱۹۹۶).