مسائل و مشکلات مالی یکی از رایج ترین موضوعات در شروع هر زندگی است که در مورد این زوج نیز رخ می نماید، اما به نظر می رسد که در این جا بیشتر یک متغیر تسریع کننده باشد تا علت زمینه ای. به عبارت دیگر طرفین خود را پشت مسائل مالی پنهان نموده و سایر اختلافات را به گردن فشار اقتصادی می اندازد. به نظر می آید وابستگی خانواده ی عروس به فرزندشان یکی از علل اصلی اختلافات باشد. از آنجا که مادر به تنهایی دخترش را بزرگ نموده است تمام زندگی اش را در این دختر می یابد و حق هرگونه تصمیم گیری به جای او و دخالت در زندگی وی را به خود می دهد. از طرف دیگر نداشتن حمایت یک مرد به عنوان همسر در زندگی، باعث شده تا مادر بیش از اندازه به مراقبت از دخترش بپردازد. او این گونه می اندیشد که استقلال دادن به دختر به معنی طرد اوست، به همین دلیل نمی تواند دخالت های خود را در زندگی فرزندش کاهش دهد. در این بین دختر تمایل خود برای پذیرش استقلال و مسئولیت را بروز داده و در رفتار او مبنی بر بی پاسخ گذاشتن تلفن های مکرر مادر در سفر و بازنگشتن با مادر در روز چیدن جهیزیه، شاهدی بر این مدعا است. از سوی دیگر مادر تجارب زندگی مشترک خود را به زندگی دخترش فرافکنی کرده است. سخت گیری او نسبت به دامادش می تواند ریشه در گذشته و رفتارهای همسر سابقش داشته باشد. این امر موجب شده تا او نسبت به دامادش بدبین و بی اعتماد باشد.