- چیزی که من گمان میکنم در مقایسه با عدم درک یک تاثیر پس زمینه، تا حد کمتری به خاطر مشکلات پردازش یک محتوای صوتی از چیزی باشد که شنیده میشود. میتوان به طور خلاصه گفت، ویژگی هایی که در یک پیام بی اهمیت تلقی میشوند (تفاوت های ظریف تاثیر گذار)، به مرور زمان باعث کاهش برجستگی ادراک شود. از این رو به نظر می رسد که چیزی از یک دور باطل ایجاد شده است. که به موجب آن، در کودکان مبتلا به اتیسم، علائم اولیه قصد عاطفی در زبان، از دست میرود و سپس به ناچار) در فعل و انفعالات بعدی تقویت نمی شود؛ بر این اساس، پایه های بینش های آینده درباره احساسات دیگران، که به واسطه روش صحبت کردن مردم انتقال میابد به طور مداوم با شکست روبرو میشود. این ممکن است توضیح دهد که چرا سخنان برخی از افراد جوان مبتلا به اتیسم نارسا است، و اینکه چرا برخی ترجیح می دهند با کلمه نوشته شده سرو کار داشته باشند و نه زبان به صورت شنوایی؛ زیرا بیشتر سخنرانان کلمات را به عنوان نوار های نشانه بصری از معانی عاطفی بدون نیاز به تفکر ارائه میدهند، و برای خواننده کلام، معنایی خام را فراهم میکند.