اولا، درمان فردی ممکن است به یک کودک در آماده سازی برای وارد شدن به یک گروه کمک کند. این راهبرد زمانی می تواند خیلی مفید باشد که کودک بخاطر رفتار مخرب به عنوان مثال ADHD یا شاید یک اختلال اضطرابی قادر به شرکت در هر یکی از این دو گروه نباشد. ثانيا، یک کودک شاید از روان درمانی فردی به عنوان یک "کاهنده" سود ببرد تا از یک تجربه گروهی موفق که نیازمند تمرین مداوم و کسب مهارت است. برنامه توانایی مقابله می تواند برای کار با مراجعین فردی تغییر کند. از لحاظ محتوایی، تغییراتی اندک ضروری هستند، هرچند برخی از فعالیت ها در غیاب همسالان نیازمند تغییراتی هستند. به عنوان مثال درمانگر باید نقش فعالتری در برخی از فعالیت ها داشته باشد (به عنوان مثال در نقش بازی کردن شرکت کند و نیاز باشد که بحث را با مثال ها و سوالاتی که ممکن است در دیگر اعضای گروه برجسته باشد تحریک کند. بیشتر از آنچه اغلب در بافت گروه اتفاق می افتد، درمانگران ممکن است نیاز به ترکیب کردن خود افشاگری های مناسب و مثال های موردی فرضی (به عنوان مثال " من یکبار با پسری هم سن تو کار کردم که...) برای برجسته کردن محتوای برنامه داشته باشند. در حال حاضر گروه تحقیقی ما یک مطالعه پایلوت از نسخه فردی برنامه توانایی مقابله است که مبتنی بر برنامه گروهی اصلی است اما برای استفاده یک-به-یک (فردی) اصلاح شده است.
موضوع پیشنهادی روانشناسی :
مقایسه اثر بخشی برنامه توانایی مقابله فردی بر اختلال اضطرابی کودکان بیش فعال و پرخاشگر