این وابستگی به قدری افزایش می یابد که می توان آن را بیماری قلمداد کرد. اعتیاد از انواع بیماری هایی است که فرد در ابتلای آن نقش اساسی دارد. علاوه بر این بهترین درمان ها هم بدون خواست و اراده فرد ثمری نخواهد داشت. آگاه کردن معتاد از این واقعیت یکی از وظایف اصلی مشاوره و روان درمانگر است. حتی اگر قرار باشد از درمان دارویی بهره گرفت، پذیرش معتاد و خواست خود او برای درمان و پیگیری بر اثربخشی افزوده و می تواند تضمینی جهت عدم روی آوردن مجدد به مواد مخدر باشد. دسته ای از معتادین در ابتلا به اعتیاد و درمان برای خود نقش مهمی قائل نیستند. اینان معتقدند بعضی معتادان بر اثر ابتلا به بیماری دردناک و با موافقت پزشک مجبور به استفاده از مسکن های قوی مانند مشتقات تریاک شده اند و بعدها ادامه استفاده آنها را با معضل اعتیاد روبرو ساخته است، عده ای هم مشکلات خانوادگی و اقتصادی را عامل اصلی می دانند (ابادینسکی ۱۳۸۴). اما واقعیت این است که در صورت پذیرش مؤثر دانستن معتاد در ترک اعتیاد و با خواست و اراده وی می توان امکانی برای تغییر وضعیت وی در نظر گرفت. در غیر این صورت به سبب تداوم شرایط قبلی درمان ممکن و مؤثر نخواهد بود آگاهی دادن به معنی بیان صرف مطالب نیست بلکه معتاد باید به مرحله پاور و پذیرش قلبی برسد. به این منظور مشاور ابتدا با فرد معتاد رابطه برقرار می سازد. بررسی عوامل مؤثر در ابتلای به اعتیاد مراجع مرحله بعدی است. سپس راهکارهایی که می تواند از میزان وابستگی به مواد کاسته و در نهایت به ترک اعتیاد بیانجامد مطرح و اجرا می شود تاکنون نظریه های در خصوص چگونگی ابتلا به اعتیاد و راههای حل مشکل ارائه شده مشاوره می تواند با توجه به ویژگی های مراجع از آنها بهره گرفته و روش های مطرح شده را تحت بررسی و اجرا قرار دهد.