اما اهداف زیر را می توان از اهداف اصلی و مشترک این جلسات دانست
۱. یاری دادن این هدف عمده ای است که در تمامی انواع راهنمایی و مشاوره مستقر است. از زمانی که زمینه بروز مشکل شناخته می شود راهنما (مشاور) سعی می کند از وقوع آن پیشگیری کرده و در صورت بروز مشکل به علاج اقدام کند. در این راستا به فرد کمک می شود تا خود با مشکل آشنا شود و با بینش و درایت تصمیمی منطقی اخذ کند و در نهایت به خودرهبری دست یابد. بنابراین در طی فرایند راهنمایی و مشاوره فرد یاری می شود تا به شناخت و حل مشکل خود نائل آید.
۲. تغییر در رفتار مراجع: از آنجا که مراجع به سبب عدم توانایی در برخورد صحیح با مشکلات و مسائلی که پیش رو دارد به مشاور مراجعه می کند یکی از اهداف راهنمایی و مشاوره ایجاد توانایی برای تغییر در رفتار است (جورج و کریستیانی، ۱۳۸۱). تغییر در رفتار همان یادگیری است (سیف، ۱۳۸۰) بنابراین هدف عمده مشاور ایجاد یادگیری است اما آن نوع یادگیری که به حل مشکل مراجع کمک کند به نحوی که پس از ایجاد یادگیری و تغییر در رفتار مراجع بتواند با برخورد مناسبی با محدودیت ها و موانع داشته و به نحو مؤثری از امکانات موجود بهره بگیرد.
٣. افزایش توانایی فرد در سازگاری بهینه با محيط: افراد برای مقابله با مشکلاتی که در طی مراحل رشد با آن روبرو هستند الگوهای رفتاری متفاوت انتخاب می کنند. گاه این الگوها و تقلید از آنان کارساز است. اما گاه انتخاب نادرستی بوده و مشکلات بیشتری به همراه می آورد (جورج و کریستیانی، ترجمه فلاحی و حاجیلو، ۱۳۸۱). از این رو یکی از اهداف مشاوره آگاه ساختن فرد از انتخابات اشتباهی که داشته و نشان دادن راه های متفاوت دیگر است، تا به این وسیله فرد بتواند به بهترین شکل با محیط پیرامون خود سازگار شود.
۴. افزایش توانایی در مراجع برای برقراری و حفظ رابطه با دیگران، انسان موجودی اجتماعی است بنابراین به ایجاد ارتباط با دیگران نیاز دارد. اما گاه در برقراری این ارتباط دچار مشکل است. این اشكال ممکن است از ضعف در خودپنداری فرد یا از مواضع اجتماعی ناشی شده باشد. مشاور در طی جلسات مشاوره سعی می کند علت یا علل مشکل را فهمیده و مراجع را در افزایش توانایی برقراری ارتباط و تعامل با دیگران یاری دهد (جورج و کریستیانی، ترجمه فلاحی و حاجیلو، ۱۳۸۱).
به ایجاد آگاهی و توانایی در اخذ تصمیم درست کار مشاور این نیست که به جای مراجع تصمیم بگیرد یا اعمال و فعالیت های جانشین را انتخاب کند. این مراجع است که باید به انواع راه های موجود آگاهی پیدا کرده و در نهایت با آگاهی و درایت یکی از آنها را انتخاب کند (جورج و کریستیانی، ترجمه فلاحی و حاجیلو، ۱۳۸۱). در طی این جریان مراجع در می یابد که باید عواقب اجتماعی انتخابات اخذ شده را بپذیرد و مطابق با توانایی، علاقه و امکانات موجود تصمیمی اتخاذ کند.