نظر به اینکه این مداخلات درمان شناختی- رفتاری یک تکنیک درمانی واحد را انجام نمی دهند، اما بیشتر مؤلفه های مداخله ای چند وجهی را شامل می شود: ۱- آموزش مهارتهای اجتماعی و حل مسأله ۲- الگو برداری ۳- نقش بازی کردن ۴- تمارين وتجارت واقعی ۵- آموزش موثر ۶- تکالیف خانه ۷- شرطی سازی عامل (کندال و براسول، ۱۹۹۳). بعلاوه، مداخله درمانی شامل تنوعی از راهبردهای خود کنترلی است که نه تنها به کودک یاد می دهد که از طریق استفاده از پردازش شناختی (به عبارت دیگر قرار دادن افکار در میان محرک های محیطی یا "تحریک و پاسخ آشکار پرخاشگرانه) رفتار پرخاشگرانه را بازداری کند، بلکه مهارت های جایگزین برای عمل بازداری در یک موقعیت پرخاشگرانه را نیز آموزش می دهد. دیدگاه شناختی- رفتاری با اصول نظریه یادگیری و فرآیند پردازش اطلاعات یکی شده است. بنابراین خالی از تکنیک های التقاطی نیست. تا این لحظه، فقط دو بررسی متا آنالیز در مورد مدیریت خشم وجود داشته است (بک و فرناندز، ۱۹۹۸؛ تافریت، ۱۹۹۵). به هر حال نظر سنجی تافریت به نمونه ای بزرگسالان محدود می شد. به عبارت دیگر مطالعه بک و فرماندز نه تنها شامل بزرگسالان و کودکان بود بلکه مطالعات انتشار نیافته را هم در بر گرفته بود. نمونه های نهایی آنها شامل ۵۰ مطالعه قانون مند که شامل ۱۶۴۰ شرکت کننده بود و حداقل یک اندازه ای از تغییر مرتبط به خشم را تهیه می کرد.
موضوع پیشنهادی روانشناسی :
بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر مدیریت خشم و پرخاشگری در دانش آموزان متوسطه اول ...