در تائید این واقعیت، دانشمندان کودکان یتیم یک کشور اروپای شرقی را در آن زمان مورد تحقیق قرار دادند و متوجه شدند که در مغز آنان حفره سیاهی ایجاد شده است که طبیعتأ Orbitofrontal Cortex می باشد و این همان بخش از مغز است وظیفه مراحل رشد و تحول در زمینه ادراک، احساس، عملکرد و هضم عواطف، لذت، شایسنگی، درایت و حسن رفتار عاقلانه نسبت به دیگران را عهده دار می باشد. لذا مغز یک نوزاد که هنوز در حال ساختار و شکل گیری است، برای رشد و تکامل خود نیاز به تحریکات محسوس مانند: بازیها، رنگهای متنوع، موسیقی و از همه مهمتر مهر و محبت و عشق، لبخند، تماس چشمی و آرامش و انبساط خاطر و انرژی فرح بخش و مثبت والدین خود دارد. چرا که همزمان نیز موجبات ترشح هورمون هایی در بخش جلوی کرتکس Prefrontal Cortex فراهم می سازد. به عبارت دیگر رشد و تکامل از طریق تجربه پیوندها و دلبستگیها اعم از نحوه مثبت و یا منفی، در این بخش از مغز نوزاد و یا کودک، تاثیر می گذارد و در ضمیر ناخوداگاه نیز نفوذ کرده و سرنوشت اینده او را در بزرگسالی میتواند تعیین می کند.


موضوع پیشنهادی روانشناسی :

بررسی عوامل موثر بر مهر و محبت والدین نسبت به کودکان...