دانش آموزان تيزهوش نسبت به همسالان عادی، در ایجاد، حفظ و توسعه روابط با دیگران، دارای ادراک مثبتی از توانایی های خود بودند. براساس نتایج این تحقیق، همسالان عادی عمیقا باور داشتند که آنها تیزهوشان افرادی بسیار مهربان و مثبت هستند. در تحقیق مشابه، شتمن و سیلکتور (۲۰۱۲)، در مطالعه ای دریافتند که تقریبأ ۲۰۰۰ دانش آموز تیزهوش انگلیسی پایه پنجم تا دوازدهم، خود را در عامل هایی مثل همدلی ، پیوند جویی ، خود پنداره تحصیلی و نداشتن اضطراب هیجانی ، بهتر و بالاتر از همسالان عادی ارزیابی کرده بودند. این نتایج نتایج دو تحقیقی که در سطور بالا گزارش شد)، با نتایج بررسی های وسیع تر بر مرور پیشینه تحقیقات گسترده از جمله؛ جانسون و رابینوسون (۱۹۸۵) با بررسی تحقیقات بیش از ۶۰ سال که در شرایط زمانی و مکانی مختلف انجام شده بودند و رابینسون و نوبل (۱۹۹۱) و اسولاین و کولانگلو (۲۰۰۶) که اکثریت تحقیقات انجام شده در سال های اخیر را بررسی کرده بودند، نشان دادند که خیلی اگر بدبینانه و غیر منصفانه ارزیابی شود کودکان تيزهوش، در خیلی از شاخص های ارزیابی از جمله؛ خودپنداره، تنظیم عاطفی، مهارتهای اجتماعی و رفتارهای سازشی، اگر وضعیتی بهتر از کودکان عادی نداشته باشند، دست کم شبیه به آنها هستند. این نتایج در سال های اخیر توسط خیلی از محققان از جمله، رابینسون (۲۰۰۸)، نیهارت و همکاران (۲۰۱۱ و ۲۰۱۲)، تکرار شده است. با وجود این هنوز هم این باور غلط یا افسانه در مورد تیزهوشان وجود دارد که آنها آنقدر که در زمینه تحصیلی خوب عمل می کنند از لحاظ مهارتهای اجتماعی و سازشی خوب ظاهر نمی شوند.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

مقایسه همدلی و اضطراب هیجانی و خودپنداره مثبت در دانش آموزان تیزهوش و همسالان عادی