شاید به نظر رسد که این قبیل افراد از عزت نفس خوبی برخوردارند، اما احساس های خوب آنها در مورد خودشان محدود و شکننده است. ناتانیل براندن (۱۹۸۳) از برچسب «عزت نفس کاذب» برای این راهبرد استفاده کرده است. یکی از رایج ترین شکاف ها در توانایی کارکردی آن است که فرد دارای کارکردهای بسیار خوب در زندگی کاری و شاید فعالیت های تفریحی و روابط اتفاقی است، اما فاقد این کارکرد مطلوب در روابط نزدیک و صمیمی خود است. به عنوان یک قاعده، هرچه فرد در قبول نقایص و کمبودهای خود و مسئولیت پذیری نسبت به آنها صادق تر باشد، عزت نفس بالاتری را دارا می باشد، اما هرچه درصدد عذر و بهانه تراشیدن و عدم قبول مسئولیت در قبال مشکلات خود برآید، به احتمال بیشتری در پی حفظ دیدگاه از خود است که ریشه در واقعیت ندارد. اگر عزت نفس فرد در گرو انکار مسئولیت و نقش وی در مشکلات باشد، این مشکلات بیشتری را موجب خواهد شد. او به شیوه ای خشک و خشن به روابط نزدیک خواهد شد و نیاز به آن خواهد داشت که همسرش با دیدگاه او در مورد خودش موافقت کند و در برابر تهدیدهای عزت نفس به طور خاص آسیب پذیر ...


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

بررسی رابطه عزت نفس و کیفیت زندگی کاری با کیفیت زندگی زناشویی در زوج های کارمند ...