یکی از قوی ترین یافته های پژوهشی در مورد روابط زناشویی و کارکردهای فردی و گروهی به ارزش عواطف مثبت مربوط می شود. کشف خیره کننده جان گاتمن (۱۹۴۵) مبنی بر اینکه با توجه به نسبت عواطف مثبت به منفی می توان میان ازدواج های پایدار و ازدواج های ناپایدار تمایز قائل شد، نقطه عطفی برای بسیاری از زوج درمانگران بوده است. آشکار است که نه تنها ما باید به زوج ها برای غلبه بر امواج عواطف منفی که برای ایجاد عواطف مثبت نیز کمک نماییم. آستانه نسبت عواطف مثبت به منفی گاتمن (برای زوج های باثبات و رضایت مند) ۵ به ۱ است. زوج هایی با یک سطح مؤثر از امنیت هیجانی دارای عواطف مثبت به میزان پنج برابر بیشتر از عواطف منفی هستند. بخشی از این یافته ها به نیروی عواطف مثبت مربوط می گردد. برای از بین بردن پیامدها و اثرات عاطفهی منفی به مقدار عواطف مثبت بیشتری نیاز می باشد؛ البته این همه پافشاری بر عواطف مثبت نباید این گمان را به وجود آورد که صرف ایجاد عواطف مثبت باعث دستیابی به امنیت هیجانی خواهد شد.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

مقایسه امنیت هیجانی و عاطفه مثبت و منفی در ازدواج های سنتی و مدرن در شهر تهران