و عنوان کرده است که تحت شرایطی خاص این تمایل افزایش می یابد. این شرایط به عنوان شرایط هسته ای برای یک اتحادیه درمانی موفق “ معروف هستند، اما راجرز توضیح داده است که او احساس می کند که چنین شرایطی برای کل روابط انسانی می تواند معتبر باشد.
او باور دارد که اگر رابطه ای را حفظ کند که از طرف او با هم خوانی (اصالت و شفافیتی که احساسات واقعی خود را درک می کنم)، توجه مثبت بدون قید و شرط (پذیرش گرم و ارزش نهادن به شخص دیگر به عنوان یک فرد مجزا) و همدلی، همراه باشد، در آن صورت طرف دیگر رابطه، خود کارگردانی (استقلال) و اعتماد به نفس بیشتری خواهد داشت و با راحتی فزاینده ای بر مشکلات زندگی غلبه خواهد کرد (راجرز، ۱۹۶۱، صفحات ۳۷-۸)
اغلب افراد اهمیت این شرایط هسته ای را در مورد روابط خودشان درک می کنند اما در زندگی شلوغ خود و اغلب به دلیل تجارب اولیه زندگی خیلی راحت بعضی از روش هایی را که در واقع می توانند با کمک آنها این اصول را به کودکان خودشان هم نشان دهند، فراموش می کنند.
با توجه به تجربیاتی که در طول سالها به دست آورده ام، دو راهبرد کاملا عملی وجود دارند که به کودکان کمک می کنند که ارزش خود را تشخیص دهند و خود کارگردانی (استقلال) زیادی داشته باشند.
اولین راهبرد شامل یک توضیح آشکار در مورد اینکه احساسات آنها را درک کرده و نسبت به آن ارزش و احترام قائل هستیم.
راهبرد دوم شامل تمجید خالصانه، واقعی و خاص، به طوری که باور ما را به توانایی های منحصر به فرد کودک نشان دهد.