نشان داده شده است که کودکان عقب مانده ذهنی به خاطر نقص شناختی بویژه به خاطر مشکلات خلقی، از نظر دلبستگی بین والدین کودک، مشکلات زیادی را تجربه می کنند ببکو و همکاران، ۱۹۹۸).
کودکان با و بدون عقب ماندگی ذهنی از جهت روابط والد کودک با یکدیگر متفاوت اند و این تفاوت ها بدلیل تفاوت آنها در توانایی پردازش اطلاعات و پاسخ به محرکها از سوی کودک و همچنین واکنش والدین در برابر این رفتار آنهاست.
این تفاوت ها در ارتباطات اولیه، بی تردید در تعاملات بعدی آن ها را نیز دستخوش تغییر خواهد کرد.
کودکان عقب مانده ذهنی در معرض خطر برقراری ارتباطهای غیر عادی با والدین خود هستند زیرا هم از لحاظ خلق و خوی مشکل جدی دارند و هم نیازمند تعامل و ارتباط بیشتر و مستمر با والدین هستند(بیکو و همکاران، ۱۹۹۸).
همراه با رشد کودک، انتظارات والدین نیز از او بیشتر و بیشتر می شود و طبعا محدودیت های رفتاری بیشتری برای او در نظر خواهند گرفت.
انتظار می رود که کودک به خواسته و دستورات والدین عمل کند و همچنین سعی کند به تدریج با دور شدن از مادر و نزدیک شدن به دیگران، بزرگسان و کودکان، استقلال یابد.
مادر می بایست به کودک خود فرصت شکوفایی دهد و البته از ایمن بودن و امنیت (جسمی، روانی) او اطمینان خاطر داشته باشد.