آنها در ارزیابی پیش بینی کننده های هر خوشه از علائم در افراد غیر بیمار، هم پوشی بین نگرانی و وسواسها را کنترل کردند. هر یک از مقیاسهای پرسش نامه باورهای فراشناختی، به طور مثبت با وارسی اجباری، افکار وسواسی و نگرانی آسیب زا همبسته بودند. در تحلیل رگرسیون، دو خرده مقیاس پرسش نامه باورهای فراشناختی، یعنی باورهای مثبت درباره نگرانی و باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری و خطر، پیش بینی کننده های منحصر به فرد نگرانی آسیب زا بودند.
هم چنین طیف وسیعی از خرده مقیاس های پرسش نامه باورهای فراشناختی، پیش بینی کننده های خاص علائم وسواسی اجباری بودند. سایر پژوهشگران شواهدی در مورد رابطه پایدار بین فراشناخت و علائم وسواسی - اجباری ارائه کرده اند. برای مثال، جینک ، کالماری، ریمن و هفل فینگر (۲۰۰۳) دریافتند که خود آگاهی شناختی بالا که نوعی تمایل به پایش و وارسی افکار است، افراد مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری را از گروه مقایسه مبتلا به اختلال اضطراب مختلط، متمایز میسازد.
هرمانس، ماتنس، دی کورت، پیترز و الن (۲۰۰۳) با مقایسه افراد مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری با شرکت کنندگان غير مضطرب گروه کنترل، دریافتند که در ابعاد مختلف باورهای فراشناختی، تفاوت هایی بین دو گروه وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری، به باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری و خطر رویدادهای ذهنی، بیشتر معتقد بودند، باورهای منفی بیشتری در مورد پیامدهای مضر برخی افکار خاص گزارش کردند، بیشتر به پایش افکارشان می پرداختند و اطمینان کمتری به تواناییهای شناختی خود داشتند.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
رابطه باورهای منفی و نگرانی خصیصه ای با باورهای فراشناختی در افراد مبتلا به اختلال وسواس - اجباری