در یک جامعه سنتی مانند عمان، که در آن باور های فرهنگی قوی در ارتباط با در اختیار داشتن بدن توسط یک روح (به زبان عربی به عنوان جن بیان شده) وجود دارد، دیدگاه بد و ننگ قابل توجهی در مورد اذعان به مشکلات عاطفی و بیماری وجود دارد و درمان فیزیکی علائم و بیماری های روانی در شیوه سنتی (بعنوان مثال از طریق یک روحانی با راهنمایی های مذهبی و معنوی) با طب مدرن متفاوت است.
به عنوان یک روانشناس سلامت، چالش این است که چگونه تاثیر این آئین های باستانی و باورهای بیماران را بر درمان مدرن و همچنین انتظارات درمان و در نهایت پایبندی، پیش آگهی و تصمیم گیری های پزشکی، درک کرد.
علاوه بر این، درک چگونگی تصمیم گیری برای درمان و مراقبت توسط جمع خانوادگی) به جای نیازها و خواسته های فردی بیمار، می تواند از منظر غرب خسته کننده باشد.
برای مثال، اخیرا یک مراجع به تیم روانشناسی، مرد جوان با بیماری سرطان بیضه و با اضطراب و افسردگی فراوان بود.
پزشک معالج معتقد بود که او می تواند با موفقیت و با پیش آگاهی خوب، پس از شیمی درمانی، درمان می شود.
با این حال، تصمیم پدر و مادر بیمار، نشات گرفته از فرهنگی سنتی و مذهبی بود که نشان می داد بدن بیمار هدیه ای از سوی خداست و نمی توان آن را تغییر داد و از موافقت فرزند خود برای عمل جراحی یا شیمی درمانی قبل از تلاش برای روش درمان سنتی ممانعت بعمل می آوردند.