موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی بالینی درباره اختلالات گفتاری

و تجربیات بالینی من این مسئله را بارها و بارها تأیید نموده است.

خطرات وجود استرس شامل موارد متعددی هستند.

حتی اثرات استرس کم که منجر به آسیب نسبتا خفیف می شود هم می تواند تأثیرات بسیار زیادی بر اعتماد به نفس، روابط بین فردی و عملکرد کودکان در کلاس بگذارد.

کودک مبتلا به مشکلات گفتار و زبانی بیشک تجربیات بی شماری از عدم درک آنچه که به او می گویند و یا عدم درک دیگران از آنچه که او می گوید دارد.

شاید نحوه عملکردش باعث شود مردم مات و مبهوت به او نگاه کنند و پشت سرش بگویند: «چی گفت؟» یا شاید به تلاش های او برای صحبت کردن، بخندند یا مسخره اش کنند.

به عنوان مثال، کودکی که لکنت دارد تا حد زیادی از تأثیر تلاشی که برای صحبت کردن می کند بر تعدادی از شنوندگان آگاه است، تأثیراتی که از کم طاقتی گرفته تا خنده، همدردی یا گاهی عصبانیتی که در چهره شنونده ها دیده می شود.

هر کدام از این تجربه ها به تنهایی می توانند باعث تخریب اعتماد به نفس او بشوند، و از آنجایی که میزان اعتماد به نفس، نقش گسترده ای در تعیین طرز رفتار، یادگیری و ارتباطمان با دیگران دارد، احتمالا برقراری دوستی ها و دیگر روابط اجتماعی از نظر او امور پر زحمتی خواهند بود.

در تأیید این مسئله به بررسی هایی هم اشاره می کنیم که نشان می دهند کودکان مبتلا به آسیب خاص زبانی اغلب به طور هم زمان مشکلاتی را رشد اجتماعی و رفتاری تجربه می کنند (مثل بادینگ و کانتی -رمزدن، ۲۰۰۰: کانتی-رمزدن و بادینگ، ۲۰۰۴).

برداشت و تفسیر اشتباه نشانه های ارتباطی و به کار گیری نامناسب جنبه های مختلف آن ممکن است باعث احساس گوشه گیری و سر در گمی شده و این مسئله در طولانی مدت می تواند سلامت عاطفی را به خطر بیندازد.

می دانیم که کودکان مبتلا به تأخیر یا اختلال رشد گفتاری و زبانی اغلب در مهارت های خواندن و نوشتن و ریاضی هم مشکل دارند (اسنولینگ، بیشاپ و استاترد، ۲۰۰۰).

آنها به طرق مختلف در معرض آسیب هایی مثل قربانی شدن در جرایم، مورد زورگویی قرار گرفتن با زورگویی به دیگران، هستند و وجود این رفتارهای ضد اجتماعی می تواند منجر به بی علاقگی آنها، کناره گیری و فرار از مدرسه گردد. و در مورد تعدادی از کودکان، این مشکل در سال های بعد، سلامت روانی شان را به خطر انداخته و گاه به آن آسیب هم می زند.