روانشناسی صنعتی سازماني از طريق پیشبرد علم و شناخت رفتار انسان به تقویت منزلت و عملکرد انسانها و سازمانهایی که در آنها کار می کننده کمک می کند.
مثلا از اصول یادگیری به منظور ایداع برنامه های آموزشی از اصول روانشناسی اجتماعی برای تشکیل گروههای کاری و شناخت نعارض کارکنان و از اصول انگیزش و هیجان به منظور برانگیختن و ایجاد احساس رضایت در کارکنان استفاده می شود.
روان شناسی صنعتی سازمانی تاریخچه نسبتا کوتاهی دارد و تقریبا در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی پا به عرصه وجود گذاشت.
روانشناسی صنعتی سازمانی نخستین تأثیر قابل توجه خود را در خلال جنگ جهاني اول بر جا گذاشت.
چون لازم بود تعداد زیادی از سربازان به یگانهای مختلف نظامی اعزام شوند، از روان شناسان صنعتی سازمانی به منظور ارزیابی داوطلبان و گماردن آنها در مشاغل مناسب استفاده شد در دهه ۱۹۲۰ قلمرو روان شناسی صنعتی سازمانی گسترش زیادی یافت.
در آن دهه انتشار نتایج پژوهشهای هانورن موجب شد روانشناسان علاقه و توجه پیشتری به کیفیت محیط کار و تیر نگرشهای کارکنان پیدا کنند در دهه ۱۹۶۰ قوانینی تصویب شد که توجه متخصصان منابع انسانی را به ابداع روشهای گزینشی منصفانه و بی طرف معطوف کرد.
در نتیجه، نیاز به روان شناسان صنعتی سازمانی بیش از پیش افزایش یافت.