شخصیت فرد و عوامل موقعیتی با یکدیگر فعالیت ها را تحت تأثیر قرار می دهند.
در این بخش، نقش میان کنش این عوامل را در رهبری، بررسی می کنیم.
رویکرد تعاملی به رهبری فرض می کند که افراد خاصی ویژگی های رهبری را دارند و یا می توانند رهبران مؤثری باشند.
در حالی که عده ای دیگر تحت شرایط و الزامات خاص می توانند رهبر شوند و یا رهبر مؤثری باشند.
معروفترین نظریه تعاملی رهبری، نظریه فرد فیدلر (۱۹۷۸- ۱۹۶۷) است.
که بنام رویکرد اقتضایی رهبری خوانده شده است. اگر چه بخشی از جزئیات این نظریه مورد حمایت قرار گرفته، اما راه مؤثری برای توضیح رهبری است. فیدلر نام اقتضایی را برای آن انتخاب کرده، زیرا به اقتضای عوامل موقعیتی است (فورن هام، ۲۰۰۵، برکلر و همکاران، ۲۰۰۶) او بین دو سبک رهبری تمایز قایل شده است:
رهبران تکلیف محور و رهبران رابطه محور، (این تقسیم بندی سبک رهبری بسیار شبیه به تقسیم بندی قبلی به سبک رهبری کار محور و سبک رهبری عاطفی- اجتماعی است) رهبران تکلیف محور در وهله اول بر عملکرد و موفقیت گروهشان توجه می کنند.
آنها می خواهند اعضاء گروه فعال باشند و بهره وری بالایی داشته باشند. رهبران رابطه محور از سوی دیگر، بر روابط بین فردی عقاید و روحیات گروهشان توجه دارند و می خواهند اعضاء گروهشان راضی و خوشحال باشند.
راهی که فیدلر برای اندازه گیری مدل رهبری نیز ابداع کرد بسیار جالب بود. او از روشی استفاده کرد که به آن بررسی همکار دارای کمترین ترجیح می گفت (LPC) او در این روش می خواست که اعضاء گروه یکی از همکارانشان را به عنوان کسی که کمتر از همه در دوران کاریشان دوست داشته و همکاری با او را کمتر از همه ترجیح می داده اند شناسایی کنند.
سپس از آنها می خواست که به این فرد ناخوشایند، از نظر ابعاد شخصیتی نمره بدهند.
البته بسیاری از افراد نمرات منفی می دانند ولی بعضی نیز به او خیلی منفی تر از دیگران نمره میدانند.
فیدلر چنین استنباط کرد، کسانی که به این فرد نمرات منفی تری می دهند افراد کارآمدتری هستند، چون نمی توانند هیچ نقطه مثبتی در فردی که کار با او را دوست نداشتند ببینند.
در عوض، او افرادی که نمرات منفی کمتری به این همکار داده بودند را افراد رابطه مدار دانست، چون این فرد ناخوشایند را حداقل قابل تحمل میدانستند زیرا آنها هر کسی را باید دوست داشته باشند).
نکته کلیدی در نظریه فیدلر پیش بینی این نکته است که رهبران تکلیف مدار در بعضی مواقع تأثیرگذارتر از رهبران رابطه مدار هستند، در حالی که گاهی اوقات این مسئله کاملا برعکس است.