در روند کار بالینی (درمان) سالمندان، وجود جنبه برخی از باورها و نگرش های رایج در مورد سالخوردگی می تواند روی رفتار درمانگران تاثیر بگذارد. مثلا باور این که سالمندان مشکلات مشابهی دارند، می تواند ما را به اشتباه بیاندازد.
این مسئله برای مدت های طولانی روش سنتی متخصصان در مواجهه با سالمندان بوده است (نایت، ۱۹۹۶). نظام بندی اطلاعات معمولا سبب می شود درمانگر و بیمار بیشتر بر شرایط فردی تمرکز نمایند تا بر مشکلاتی که به طور کلی سالمندان با آنها مواجهند.
درک شیوه های منحصر به فرد مواجهه با استرس برای دستیابی به نتایج موفقیت آمیز در هر گونه درمان روان شناختی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در حالی که از نظر بسیاری از درمانگران نظام بندی مسئله، یک مهارت ارزشمند است.
اما غالبا این احساس وجود دارد که نظام بندیهای شفاف می تواند موجب انحراف درمانگران از شنیدن اطلاعات شود که با نظام بندی آنان هماهنگی ندارد (اليس، ۱۹۹۷، دمن ۱۹۹۷).
معهذا نظام بندیها، فرضیاتی هستند که کاربرد بالینی آنها مورد آزمون قرار می گیرد (پرسون ۱۹۹۳، ۱۹۹۱، ۱۹۸۹) و باعث تسریع درک موضوعات اساسی می شود. اما این مسئله می تواند موجب بهبود نتایج درمانی گردد.
در دیگر مقالات این سایت یک مدل نظام بندی در روان درمانی افراد سالمند ارائه می شود.