به باور فروید تجارب کودک در ۵-۶ سال اول عمر در ناخودآگاه وی انباشته می شود و تأثیری سرنوشت ساز بر رشد شخصیت وی می گذارد. وی دهن آدمی را به بخشهای ناآگاه، نیمه آگاه و آگاه" تقسیم نمود و اظهار داشت که گرچه محتوای بخش ناآگاه در شرایط عادی قابل یادآوری نیست اما شوخیها، لغزشهای زبانی و رؤیاهای فرد از دهن ناآگاه او میتراود. فروید، برای رشد یا شامل مراحل دهانی مقعدی ، آلتی (تا ۶ سالگی) و همچنین جنسیت (بلوغ) را در نظر گرفت.
وی سال های بین ۶ تا ۱۲ سالگی را زمان نهفتگی (آرامش و خفتگی جنسی) نامید و آن را مرحله ای از رشد روائی۔ جنسی به حساب نیاورد. به اعتقاد او ارضا یا عدم ارضای فرد در هر یک از مراحل رشد میتواند موجب ایجاد واکنش تثبیت شود. به عنوان مثال تثبیت در مرحله ی دهانی می تواند در بزرگسالی به صورت مکیدن انگشت، حرافی، میگساری و یا پرخوری جلوه گر شود.
فروید همچنین برای شخصیت انسان سه ساختار به نامهای نهاد خود و فراخود معرفی کرد. منظور از نهاد، بنیادهای زیستی انسان است که انرژی لازم برای فعالیت وی را از غرائز زندگی و مرگ که دارای جلوه های جنسی و پرخاشگری هستند فراهم می نماید. این بخش که بر اساس اصل لذت عمل می کند. خواهان ارضای فوری و کامل است. فرا خود در نقطه مقابل نهاد قرار می گیرد و شامل دو بخش فرعی من آرمانی و وجدان اخلاقی است.
من آرمانی، فرد را برای انجام آن چه که خوب است، تشویق می کند و وجدان اخلاقی نیز وی را در صورت ارتکاب اعمال نامناسب، سرزنش می نماید. سومین بخش شخصیت نیز خود است. در حالی که نهاد در پی کسب لذت و فراخود درصدد دستیابی به کمال است، خود، واقع بین است. عمل خود این است که تمایلات نهاد را بر اساس واقعیت و فراخود، بیان و ارضا نماید.