برای مثال، آموزش پیشگیری از دزدیده شدن ممکن است در یک کلاس درس رخ دهد، اما مهارت ها نیاز است که در محیط های عمومی که کودک در یک موقعیت تنها است و سارق ممکن است او را وسوسه کند، مورد استفاده قرار گیرند.

بنابراین این نکته مهم است که ارزیابی مهارت هایی که با روش آموزش مهارت های رفتاری آموزش داده می شوند، در موقعیتی که مهارت ها باید رخ دهند، صورت گیرد. افزون بر این مهم است که ارزیابی مهارت ها بدون این که فرد بداند که فرایند ارزیابی در حال انقاق است، صورت گیرد.

هنگامی که ارزیابی مهارت ها در محیط طبیعی رخ می دهد که مهارت ها مورد نیاز هستند و فرد آگاه ندارد که ارزیابی در حال انجام است، این نوع ارزیابی را ارزیابی موقعیتی (۲۲۰) می نامند.

رفتار کردن در موقعیت ارزیابی برای بررسی این که آیا فرد از مهارت ها به هنگام مورد نیاز استفاده می کند، مهم است.

تحقیقات نشان دادند که اگر فرد بداند که یک ارزیابی در حال صورت گرفتن است، نسبت به زمانی که فرد نداند که ارزیابی در حال انجام است ممکن است از مهارت های مورد نظر با احتمال بیشتری استفاده کند (گازریچ و همکاران، ۲۰۰۴: هيمل و همکاران، ۲۰۰۴؛ لاملی و همکاران، ۱۹۹۸) برای مثال گازريج و همکاران (۲۰۰۴) در یک مطالعه به کودکان ۶ تا ۷ ساله مهارت های ایمنی را در زمانی که بدون حضور بزرگسال اسلحه ای را پیدا کردند، آموزش دادند.

مهارت ها عبارت بودند از: به اسلحه دست تزن، از آن دور شو، و بروید به والدینتان بگویید. هنگامی که از آنها خواسته شد تا به محقق نشان دهند به هنگام پیدا کردن اسلحه چه کاری باید انجام دهند، آنها رفتار صحیح را نشان دادند.

با این حال وقتی که آنها اسلحه را پیدا کردند ایک اسلحه ناکارآمد توسط پلیس برای استفاده در تحقیق فراهم شد) در موقعیتی که نمی دانستند کسی آنها را تماشا می کند (در موقعیت ارزیابی)، در نشان دادن رفتار صحیح شکست خوردند.

کودکان مهارت ها را یاد گرفتند اما از آنها در شرایطی که محقق حضور نداشت استفاده نکردند؛ بنابراین تعمیم ده مهارت ها با شکست مواجه شد، زیرا انجام این مهارت ها تحت کنترل محرکی حضور محقق بودند.