خانم و آقا توانایی برقراری رابطهی کلامی و غیر کلامی با یکدیگر را ندارند. آنها اذعان دارند: «از ابتدا ازدواجمان اشتباه بوده و روز به روز بیشتر متوجه می شویم که تفاوت های بین ما بسیار زیاد است». زن و شوهر در طول روز به دلیل مشغلهی زیاد یکدیگر را نمی بینند. رفت و آمد دختر به مدرسه توسط مادر صورت می گیرد. آقا می گوید: «همسرم از صبح تا شب خانه نبوده و در آرایشگاه مشغول به کار است. دخترم را نیز از مدرسه به آرایشگاه می برد و شب ساعت ۱۱ با هم به منزل برمی گردند. من از عصر در خانه تنها هستم و هیچ ارتباطی با دخترم ندارم. آن دو همیشه با یکدیگر اند و من احساس می کنم به موجودی اضافه تبدیل شده امکه بود و نبودش برای دیگران فرقی ندارد». . خانم می گوید: «شوهر من مثل آدم های افسرده رفتار می کند. او بسیار بی حال و خسته است. دائما در اتاقی نشسته و به آهنگ های غمگین گوش می دهد. برعکس، من و دخترم بسیار شاد هستیم و دوست داریم با یکدیگر باشیم و تفریح کنیم. او اصلا بلد نیست با من و دخترش چگونه رفتار کند. خانواده و دوستانم نیز همین مسائل را به من گفته و دید بدی نسبت به شوهرم دارند». دختر می گوید: «من در تمام روز با مادرم هستم، به جز ساعاتی که در مدرسه به سر می برم. من اصلا پدرم را نمی بینم. انگار او ما را دوست ندارد. همیشه بیشتر تکالیفم را مادرم برایم انجام می دهد». گفتنی است در خانواده اولیه آقا مادرش تمام مسئولیت های خانه و فرزندان را بر عهده داشته و پدرش فردی بی مسئولت، طرد شده و درونگرا بوده است. آسیب شناسی: آقا با توجه به یادگیری های اولیه و بر اساس الگوی خانوادگی والدینش، در زندگی مشترک خود نقش پدرش را گرفته و یادگیری های اولیه را به زندگی جدید وارد نموده است. در مقابل، خانم دارای شخصیتی برونگرا، فعال و سرزنده است، بنابراین نمی تواند خود را با شخصیت درونگرا و در خود فرو رفته شوهر منطبق نماید. آقا تحت تأثیر پیام های دوران کودکی، به ویژه پیام هایی است که پدر و مادرش در مورد زندگی زناشویی به صورت غیر مستقیم به وی منتقل نموده اند. خانم نیز تحت تأثیر پیام های اجتماع یعنی پیام های دوستان و آشنایان مبنی بر این که شوهرت لياقت زندگی با تو را ندارد قرار گرفته است. احساسات و تصورات القا شده اطرافیان، موجب تغییر نگرش و نوع احساس او و همچنین دخترش نسبت به آقا شده که نتیجتا همه اینها سبب عملکرد منفی خانواده می گردد. این تضادها دست به دست هم داده اند تا خانم واکنشی نا کارآمد ارائه نماید. به دیگر معنی او به جای حل این تفاوتها، با سپری نمودن بخش اعظمی از وقت خود دو نسلی نموده، به این ترتیب در محیط کار، از فضای خانه دوری می نماید. علاوه بر این از طریق ائتلاف با دختر علیه همسر، سلسله مراتب خانواده را دچار تعارض پدر حذف و به حاشیه رانده شده است. اقدامات درمانی: افزایش سطح انرژی در آقا: .. بررسی هورمونی (عملکرد غده تیروئید). ٢. انجام ورزش منظم به خصوص کار با دستگاه های بدن سازی که موجب افزایش فشار خون می شود. ٣. هفته ای حداقل ۳ روز مراجعه به استخر جهت افزایش سطح سروتونین (هورمون نشاط و شادی در مغز. ۴. مصرف غذاهای گرم و پرهیز از غذاهای سرد.