او واژهی «موج سوم» را به معنای طبقه بندی کردن آنچه که به عنوان جابه جایی قابل توجهی در درمان شناختی- رفتاری دید به کار برد. تعجب آور نخواهد بود که این اصطلاح با مقاومت روبرو شود به این دلیل که واژهی موج سوم می تواند نشان دهنده این باشد که این درمان های جدیدتر شناختی- رفتاری با درمان رفتاری با سایر اشکال درمان شناختی- رفتاری جایگزین می شوند (هافمن و آسمانسون، ۲۰۰۸). با وجود اینکه این اصطلاح اغلب در زمینه درمان شناختی- رفتاری به کار می رود (هیز و همکاران، ۲۰۱۱)، محبوبیت خود را از دست داده و شناخت واضح تری حاصل می شود که درمان هایی که در این مقالات مرور می شود به طور ساده ای و در برخی موارد بر فرآیندهای روان شناختی مشخص، اهداف درمانی و روش های علمی تمرکز جدیدی می کنند. شایان ذکر است که جهت گیری ها و درمان های نظری ایستا و ساکن نیستند، به طوری که رفتار درمانی سنتی به پیشرفت و تغییر هر شکلی از درمان شناختی- رفتاری ادامه می دهد. بنابراین، طبقه بندی هر گونه درمان تنها نشان دهنده نقطه ای در زمان خاصی است که این طبقه بندی ایجاد شده بود و احتمالا منعکس کننده پیشرفتها و تحولاتی نیست که در سرتاسر جهان در طول زمان رخ می دهد.


موضوع پیشنهادی روانشناسی :

بررسی اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری بر مشکلات عاطفی و مدیریت روابط زوجین ...