به عنوان مثال اگر آن فرد بزرگسال هنرمند است، واکنش او از طریق آثار هنری نشان داده می شود. از لحاظ نیازهای برآورده نشده و قوی، یک فرد خلاق همانند یک شخص عصبی عمل می کند؛ اما برخلاف فرد عصبی آماده است تا نیازهای خود را از طریق هنر بیان کند. بنابراین تا جائیکه تفکرات فرایندهای نخستین، که ممکن است نهفته باشند، ریشه در نیازهای غریزی دارند، از ظرفیت بالایی از احساس برخوردارند. مهارت یک هنرمند بزرگ در این است که این عقاید کاملا شخصی را، به گونه ای که در تمامی کشورها حائز اهمیت تلقی شود، به تکامل برساند. فروید برای ترسیم برخی از عقاید خود از اثر لئوناردو داوینچی استفاده کرده است.

پس از بررسی اثر هنرمند، فروید اینگونه نتیجه گیری کرد که خنده جذاب و گیرای مونالیزا از تجربیات اولیه داوینچی و در پاسخ به نیازهای ارضاء نشده و کشمکش های ضمیر ناخودآگاه وی حاصل شده است. به نظر فروید لئوناردو که در همان اوان کودکی یتیم شده بود بدنبال زنی می گشت که مادرش هیچگاه نتوانسته بود خلاء آن را در زندگی پر کند. زنی که به عنوان مونالیزا برای نقاشی در نظر گرفته شده بود کاملا هم صدا با احساسات وی بود، زیرا خنده معماگونه او احساسات لئوناردو را به سوی مادر ناشناخته اش برمی انگیخت.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

مقایسه تفکر فرایندهای نخستین و خلاقیت در کودکان با والدین هنرهای تجسمی و کودکان عادی