بر اساس گزارش اداره بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده آمریکا ۳ / ۴۰ ، درصد تمام خشونت های اعمال شده روی کودکان در سال ۲۰۰۲ توسط مادران انجام شده است و پدر و مادر باهم مرتکب ۱۸ درصد تمامی خشونتها شده اند. گزارش جهانی خشونت و بهداشت سازمان بهداشت جهانی ۲۰۰۲) ، نشان داد بدرفتاران با کودک بیشتر احتمال دارد که جوان، تنها، فقیر و بیکار باشند. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، در ایالات متحده، مادران مجرد در مقایسه با مادران متأهل، سه برابر بیشتر احتمال دارد که کودکشان را تنبیه بدنی کنند. بدرفتاران با کودک، اغلب مشکل ناتوانی در کنترل تکانه ها با مقابله با ناکامی ها را دارند. در صورتی که ناکامی بوجود آمده ناشی از گفته ها یا اعمال کودک باشد، این امر می تواند موجب برون ریزی خشم در قالب پرخاشگری شود.

سازمان بهداشت جهانی، عنوان می کند بسیاری از افرادی که مرتکب کودک آزاری می شوند در مورد روش های کودک پروری مطلع نیستند. آنها نیازهای کودک را در مراحل متفاوت رشد نمی دانند. موقعی که روشهای کودک پروریشان با شکست مواجه می شود، ممکن است بخاطر ناکامی، خشم و خودملامتگری از کوره در روند و فرزند خود را کتک بزنند. همانند بزرگسالانی که مورد سوءرفتار قرار می گیرند، کودکانی هم که با آنها بدرفتاری می شود، اغلب از عزت نفس پایینی برخوردارند و برای اعمال شخص بدرفتار، خود را مورد سرزنش قرار می دهند. کودکانی که مورد سوءرفتار قرار می گیرند بیشتر احتمال دارد که خشونت را بعنوان راه برای جدال ببینند و پس از رسیدن به سن بزرگسالی، احتمال بیشتری دارد که با کودکان خود بدرفتاری کنند. کودکان و بزرگسالان به مشاوره نیاز دارند تا تصوراتی که به هر صورت باعث بدرفتاری و یا حتی مجاز دانستن آن می شود را ترک کنند.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

بررسی مقایسه رابطه عدم تحمل ناکامی و تکانشگری با خشونت خانوادگی علیه کودکان در مادران مجرد و متاهل