نقایص جسمی که کودکان را از کسب مهارتهای بازی باز می دارد باعث محروم کردن آنها از برخوردهای اجتماعی می شود و کودکان همواره احساس سرزنش می کنند یا احساس می کنند از گروه هم سن و سالهایشان طرد شده اند. این امر به ایجاد احساس ناتوانی منجر می شود که اغلب با این باور تشدید می شود که آنها از طرف والدین و خواهر و برادرهایشان و هم سن و سالانشان طرد شده اند. با محدود کردن برخوردهای اجتماعی، کودکان فرصت کمتری برای گسترش احساس اجتماعی دارند و این امر مانع از توانایی آنها جهت سازگار شدن با اجتماع می شود. در نتیجه ترجیح میدهند بیشتر فقط بازی کنند. علاقه و انگیزه کمتری پیدا می کنند. همواره احساس ملامت می کنند و نسبت به کسانی که از نظر اجتماعی مقبول هستند احساس حسادت می کنند.
تحت چنین شرایطی بسیاری از کودکانی که دارای نقایصی هستند در دنیای خیالی زندگی می کنند و درون گرا و خودمیان بین می شوند. اثرات مخرب نقصهای جسمی در کودکی با افزایش سن شروع می شود و به عدم سازگاریهای فردی و اجتماعی در زندگی بزرگسالان منجر می شود که این امر در شغل و کسب و کار، ازدواج و زندگی اجتماعی آشکار می گردد. مطالعات پی در پی فارغ التحصیلان یک مدرسه نشان میدهد که آنها در سن بزرگسالی از نظر اجتماعی بسیار منفعل هستند، حتی اگر در زمان کودکی افرادی فعال بوده باشند. بخشی از این عدم فعالیت اجتماعی در زندگی بزرگسالی مربوط به مشکل بودن تحرک و احساس ناخواسته بودن است. این امر به نارضایتی شخصی، ناراحتی، درون گرایی و خودمیان بینی منجر می شود.
موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :
رابطه توجه بیش از حد والدین با سازگاری اجتماعی و مشارکت گروهی در مدرسه در کودکان دارای نقص جسمی ...