اما اهمیت همدلی چقدر است؟ آیا همدلی تنها مفهومی احساساتی برای گروه های مواجهه گر است؟ منظور از همدلی چیست و آیا همدلی به راستی در زندگی ما تفاوتی ایجاد می کند؟ بیشتر ما باور داریم که تا حدی منطقی همدل هستیم و به خوبی از افکار و احساسات دیگران اطلاع داریم و متقابلا از احساس آنها درباره خودمان. برای مثال، شاید تصور کنید که می دانید همکاران، دوستان و اعضای خانواده شما چه احساسی دارند و درباره شما چه فکر می کنند. همچنین شاید بپندارید که آنها از احساس شما نیز خبر دارند. پس اگر ما از احساس مردم خبر داریم، چرا مسئله همدلی را اینقدر بزرگ می کنیم؟ شاید استنباط ما از احساس و افکار دیگران درباره خودمان نادرست باشد. در واقع، تصور ما همیشه نادرست است. این مسئله حتی درباره مشاوران و روان شناسان نیز صدق می کند، حتی به رغم تخصص آنها در زمینه روابط انسانی. ما فکر می کنیم که می دانیم دیگران چه احساسی دارند، اما به راستی نمی دانیم.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

مقایسه هیجان خواهی همدلی و مشکلات تنظیم هیجان در زنان طلاق گرفته و عادی شهر...