برخلاف این عده من معتقدم که این بازیها صرفا راه خروجی برای بیرون ریختن خشمی هستند که پیش از این موجود بوده است.
بسیاری از بازیهای ویدئویی موجب بروز ویژگیهای نهفته می شوند. من خود دیده ام که نوجوانان به ظاهر آرام، با انجام بازیهای خشن مثل کال آو دیوتی خشمگین و بی رحم می شوند.
آنها با مسخره کردن رقیب او را مورد اهانت و تحقیر قرار می دهند و سعی می کنند او را خشمگین و عصبانی سازند.
آنها امیدوارند با این ترفندها تعادل رقیب را برهم زنند و به این ترتیب برای غلبه بر او امتیاز کسب کنند.
من خود چند نوجوان را می شناسم که تحقیر و مسخره کردن حریف را بیشتر از خود بازی دوست دارند.
ویکتور هجده ساله می گفت: "این تنها راهی است که میتوانم خشمم را بیرون بریزم. بعد از بازی احساس بهتری دارم." بعضی از بازیکنان حرکت دیگری انجام میدهند که آن را شکلات پیچ کردن می نامند.
وقتی آنها دشمن را می کشند قبل از محوشدن جسد از صحنه، با شخصیت خود در بازی بالای سر او زانو می زنند، حرکتی که نشانه تسلط قهرمان و تحقیر دشمن است. حتی در این مورد تالارهای گفتمانی روی اینترنت دیده ام که برای انجام بهتر این حرکت توصیه هایی هم ارائه کرده اند.
نوجوان چهارده ساله ای به نام تیلر اعتراف می کرد که: "قبل از این هیچ راهی برای ابراز خشم نداشتم. بعضی وقتها خیلی از دست دیگران عصبانی میشوم اما چیزی نمی گویم. بازی این اجازه را به من میدهد که بدون رنجاندن دیگران عصبانیتم را خالی کنم."
بعد از چندین جلسه صحبت و گفت وگو بالأخره متوجه شدم که نیلر از لحاظ اجتماعی خود را تنها و جدا از دیگران احساس می کرد و در دوران مدرسه هم مورد بدرفتاری دیگران قرار گرفته بود.
در این مورد بازی ویدئویی موجب خشم او نمی شد بلکه خود کانالی برای بیرون ریزی خشم درونی او بود.
بسیاری از جوانهایی که به گروههای من محلق می شوند، به ویژه پسران، علاوه بر وابستگی به بازی، در مهار خشم خود نیز مشکل دارند.
برخی از والدين اظهار می کنند که پس از شکست فرزندشان در بازی شاهد مشت کوبیدن به دیوار، شکستن پنجره یا فریاد کشیدن او بوده اند.
هرچند بسیاری از والدین بازیها را عامل خشم فرزندشان می دانند؛ من به شدت معتقدم که خشم قبل از بازی در درون آنها وجود داشته و بازی فقط راهی برای تخلیه آن فراهم می کند.
بعضی از بازیها تخلیه خشم را ممکن می سازند اما متأسفانه مدیریت و مهار صحيح آن را به بازیکن نمی آموزند.
من خود بارها مراجعینم را برای کنترل خشم به درمانگر ارجاع داده ام.
