مهمترین اصل در درمان، به خصوص در کودکان خردسال، فراهم نمودن محیطی امن برای کودک و برای والد بزرگسال است.
ایجاد محیط امن فیزیکی و روان شناختی باعث کاهش منابع درونی احساس خطر و تکانه های پرخاشگرانه در کودک می شود.
این احساس حمایت بیرونی و درونی اساس کاهش نشانه های اختلال در کودکان و خردسالان است.
دومین اصل اساس در درمان شکل دادن مداخلات درمانی در بستر رابطه والد- کودک و منبع دل بستگی است.
شیرخواران، نوپاها، و خردسالان برای مراقبت فیزیکی، روانی، و اجتناب از خطرات؛ کاملا به بزرگسالان وابسته هستند.
کیفیت رابطه ی عاطفی کودک و والد، پاسخ آنها به واقعهی تروماتیک را تحت تأثیر قرار می دهد و نشانه های آسیب در خردسالان، به پاسخ روان شناختی والد به آسیب وابسته است.
تقویت توانایی والد برای کمک به کودک به منظور سازگاری با واقعه ممکن است در کاهش نشانه های آسیب مؤثر باشد.
سومین اصل درمانی توجه به رشد همزمان توانایی های تکاملی است که ممکن است در اثر واقعه دچار اختلال شده باشد.
درمان گر لازم است راهبردهایی را اتخاذ نماید تا بتواند این تکالیف تکاملی را بهبود بخشد.
چهارمین اصل درمانی توجه به اثرات بالقوهی آسیب بر تکامل کودک در آینده است.
واقعهی آسیب را گاهی اثرات دراز مدت بر تکامل سال های بعدی خواهد داشت.
در فرآیند درمان، ضروری است راهبردهایی اتخاذ شود که با آنها بتوان تا حد امکان از این پی آمدها جلوگیری کرد