برای مثال، اکثر مردم نسبت به فرد زرنگ نظر مطلوب دارند پر برابر اورفتار قابل قبولی از خود نشان می دهند، به توانایی های او احترام می گذارند و به تصمیماتش اطمینان دارند و اغلب نقشهای سرپرستی را به عهده او می گذارند. به هر حال این شخم زرنگ از فعالیت هم کلاسی هایش لذت نمی برد و حماقتها و کارهای بیهوده آنها را تحقیر می کند. آنها نیز رنجیده خاطر می شوند و از غرورشان کاسته می شود.
اگر این شخم زرنگ به همکلاسیهایش که یاد گیرنده های کندذهنی هستند اهانت کند احتمالا از بقیه اعضا کلاس جدا می شود. یک کودک زرنگ از فعالیتهای ذهنی لذت می برد و بیشتر وقت خود را در مدرسه و دانشگاه صرف مطالعه می کند و پیشرفت تحصیلی رضایت بخشی دارد؛ اما پیشنهادات ورزشی و فعالیتهای متفرقه دیگر را نمی پذیرد.
بنابراین همکلاسیها از عدم وجود هیجان و شادی او در کلاس احساس ناراحتی می کنند. بعلاوه از داشتن رقبای برتر ناراحت اند زیرا باید با آنها باشند. آنها فرد زرنگ را بعنوان مربی می دانند که کار را برای آنها مشکل می سازد. این مساله با عدم پذیرش اجتماعی همراه می شود که الگوهای دیگر رفتار اجتماعی را در بر می گیرد به عبارت دیگر اگر یک شخم زرنگ، توانایی ذهنی برترش را به عنوان میراث اجدادی اش به نمایش بگذارد و از این توانایی به نفع خود و دیگران استفاده کند و اگر سعی کند از فعالیت با همکلاسیهایش لذت ببرد، روابط او با آنها خوب می شود.
اگر او خودش را با همکلاسیهایش وفق دهد می تواند این باور را از بین ببرد که برتری ذهنی او باعث تمایز او با دیگران است. افراد نادان چون همیشه، همه چیز را برای گروه سخت و دشوار می کنند به عنوان بلا در نظر گرفته می شوند. آنها در مدرسه، یادگیرنده های کندی هستند و اغلب وقتشان را هدر میدهند و یا مزاحم یادگیری بقیه می شوند. در فعالیتهای اجتماعی بی مهارت و در بازیها ناشیانه عمل می کنند.
مفهوم یک مطلب خنده دار را دیر درک می کنند و به نسبت خیلی کمی در گفتگوها شرکت می کنند در زمینه تجارت و صنعت، نسبت به بقیه کارگران بیشتر دچار اشتباه می شوند و خیلی کند کار می کنند و اغلب از دیگران می خواهند تا در مشکلاتشان به آنها کمک کنند چرا که به تنهایی از عهده کاربر نمی آیند. آنها بینش اجتماعی ضعیفی دارند و نمی فهمند که جامعه در مورد آنها نظر خوبی ندارد.
همیشه سعی می کنند مانع فعالیتهای یک گروه شوند و بیشتر با همکلاسیهایشان مخالفت می کنند. بنابراین رفتار شخص باهوش یا کندذهن است که نوع رابطه او با همکلاسی هایش را تعیین می کند. فرد باهوش از عهده رفتارش بر می آید و بر حسب رفتار هم کلاسی هایش رابطه برقرار می کند. شخصی که از نظر ذهنی مشکل دارد نمی تواند رفتارش را کنترل کند زیرا در اجتماع کمبود دارد و نمی تواند مطابق جامعه رفتار کند (آزویلا، ۱۹۷۵) .