تکنیک های تنظیم هیجان منطبق با فرهنگ توانایی تنظیم هیجان ضعیف یک جنبه کلیدی اختلال استرس پس از آسیب و به طور کلی تر اختلال های اضطرابی است (فایر هولم و همکاران،

اگر بیمار ام اس روی کار کرد شناختی یا انکار ناتوانی ها اثر بگذارد، ناامیدی در عشق و مراقبت از آنان زیاد می شود.

والدین افراد ام اس فقدان مشترکی را تجربه می کنند اما با این وجود بینش های متفاوتی دارند. به آنان می توان کمک کرد به آنچه رخ می دهد بیندیشند و بهتر درک کنند که چگونه

متخصصان گه گاه این حقیقت را نادیده می گیرند که برخی از بیماران والدین هستند و فرزند دارند و گاهی اوقات خود بیماران هم این حقیقت را فراموش می کنند.

ام اس در نهایت افراد را مجبور می کند پایه و اساس زندگی خود را دوباره بنا نهند؛ باید فرضیه های قبلی را کنار بگذارند و فرضیه جدید بسازند.

انکار اساسی هنگامی رخ میدهد که افراد از پذیرش «واقعیت» ترس دارند اما این واقعیت که از آن ترس دارند به ندرت واقع بینانه است.

وقتی روابط بین فردی خوب باشد افراد با بیماری ام اس بهتر مقابله می کنند. این رابطه ها زندگی افراد را بدون تخریب آنان نجات می دهد.

 مشاور باید فعالانه تلاش کند تا عواملی را که در برون ریزی احساسات و عواطف و تعالی و رشد فرد مؤثر است شناخته و بر آنها تمرکز یابد.

 به لحاظ سنتی، بذر مشاوره را روانکاوانی پاشیدند که در چارچوب مدل پزشکی آموزش تفکر مثبت و اثبات گرایی دیده بودند.

 اکثر کودکان پرخاشگر روابط خصمانه ای با همسالان دارند.