انجام پروپوزال کارشناسی ارشد مشاوره توانبخشی

به عبارت دیگر درمانگر سعی میکند موقعیتی را فراهم آورد تا در آن مراجع بتواند به توانایی ها و استعدادهای خود آگاه شود. (گوری ، ۱۹۹۶) 

برای تحقق چنین امری راجرز معمولا کوشش می کرد به گزارشات و مصاحبه ها با دقت گوش دهد و از لابه لای آنها از رویاها و آرزوهای بیان شده سرنخ هایی را برای شروع کار به دست آورد. (پروین، ۱۹۸۹)، مشاورین مراجع محور همچنین می توانند با بیان مجدد گفته های مراجع در قالبی جدید ضمن همدل شدن با مراجع او را از این که توانسته به درستی عوامل مؤثر در رفتار و شکل گیری عواطف و احساسات را شناسایی کند یا خیر آگاه سازد به عنوان مثال پس از این که مراجع اوضاع و احوال خود را بیان کرد مشاور میتواند با جملاتی مانند این ادامه دهد: پس شما احساس می کنید. یا پس شما دوست دارید که با شما فکر میکنید که و مانند این نای، ۱۳۸۱).

در طی این روند سعی می شود مراجعین که ابتدا مضطرب، نگران و غیرقابل انعطاف به نظر می رسیده و از روبرو شدن با احساسات واقعی خود پرهیز می کرده اند به تدریج به افرادی تبدیل شوند که نه تنها از مواجه شدن با احساسات و عواطف خود نهراسیده بلکه نسبت به چرایی آنها آگاه هستند و درصدد تغییر موارد ناخوشایند بر آمده اند.

به این ترتیب میزان شناخت فرد از خود و آگاهی از توانا بودن در تغییر را می توان در یک پیوستار نشان داد. پیوستاری که یک سمت آن نشان دهنده عدم شناخت فرد نسبت به خود بوده و سمت دیگر آن نشان دهنده آگاهی از تواناییها و مؤثر بودن در ساخته شدن و شکوفا شدن است که در طی فرایند مشاوره مراجع محوری فرد از مراحل اولیه پیوستار به مراحل بعدی پیش می رود.

به عنوان مثال مراجعینی که در ابتدای درمان از جملاتی مانند من نمیتوانم خودم را درک کنم، من درباره خودم نگرانم، من هیچ انگیزه ای برای پاسخ دادن ندارم، من نمیدانم چه بلایی بر سرم آمده است، پس از گذشت مدتی از درمان و کسب شناخت نسبت به توانایی های خود از جملاتی مانند من فکر میکنم دارای «خود» جالبی هستم، من فکر می کنم نسبت به گذشته توانایی های بیشتری دارم، من چندان درباره خودم نگران نیستم و من خودم را بهتر از گذشته می بینم استفاده می کند (پروین، ۱۹۸۹).

بنابراین مشاور هدایتگر جلسات، نظم دهنده مباحث و تسهیل کننده است. نقش مراجع در رویکرد مراجع محوری از دید راجرز انسان طرف نظر از اقدامات انجام شده با افکار شکل گرفته اش دارای ارزش بوده و توانایی انتخاب و تغییر را دارد، اما این توانایی در صورت تمایل و خواست داوطلبانه مراجع آشکار می شود (مونت، ۱۹۹۹).

به همین دلیل است که در این نظریه از واژه مراجع استفاده شده یعنی فردی که خود برای حل مشکل رجوع کرده است و حال اگر نسبت به توانا و مختار بودن خود آگاه شود می تواند مسئولیت پذیرفته و آن را به نحو احسن انجام دهد (هاتن، ۲۰۰۱). در مراجع محوری مشاور نباید مراجعین را بیمارانی فرض کند که در شکل گیری بیماری و درمان آن نقش نداشته و می توانند آنها را تحت آزمایشات متفاوتی قرار دهند.