تعارض معمولا در قالب دغدغه خاطر یک همسر در مورد میزان سرمایه گذاری دیگری در رابطه روی می دهد که باعث می شود دغدغه خاطر خود را با حمله کردن، انتقادورزی یا سایر دیدگاه های منفی نسبت به دیگری ابراز کند و همسر با دفاع کردن از خود پاسخ می دهد و چرخه تکراری شروع می شود.
وقتی یک زوج در چرخه تکراری به دام افتاد، خواه در قالب تعارض و خواه فاصله گرفتن، هیچ کدام از آنها برای باز بودن و آسیب پذیری در رابطه احساس امنیت نخواهد کرد و بدین ترتیب مؤلفه کلیدی را که همان امنیت هیجانی است و موجب کارایی روابط شان می شود، از دست می دهند.
امنیت هیجانی هیجان هایی که بیشترین تأثیر را در روابط صمیمی ما دارند، هیجان هایی هستند که ما در مورد خودمان و همسرمان داریم.
این هیجان ها در دو حیطه از نیازهای متفاوت انسان ها جای می گیرند: هیجان های عزت نفس که انعکاس دهنده ارزشی هستند که ما برای خود و همسرمان قائل هستیم و هیجان های دلبستگی که انعکاس دهنده توجه و دلبستگی ما به همسرمان است.
درک تهدید امنیت هیجانی در دو حیطه عزت نفس و دلبستگی روی می دهد. چنانچه در میزان ارزشی که زن برای شوهر قائل است خلل وارد شود، آنگاه شوهر احساس خواهد کرد که عزت نفسش مورد تهدید قرار گرفته است و چنانچه عشق و تعهد زن رو به کاهش گذارد، آنگاه شوهر احساس خواهد کرد که دلبستگی اش مورد تهدید قرار خواهد گرفت.
وقتی که یک تهدید در این دو حیطه روی می دهد، نتیجه از دست رفتن امنیت هیجانی در رابطه است و بسته به نحوه مدیریت این نوع رویدادها، تعارض به شکل متفاوت جلوه گر خواهد شد.
