اما یک مورد که انتظار نمی رود افراد به رقابت با هم بپردازند و در عوض با یکدیگر همیاری و تشریک مساعی کننده روابط صمیمانه می باشد، اما یک مشکل رایج در این گونه روابط آن است که یکی از زوج ها به ویژه مردان تأثير از همسر خود را نمی پذیرند.

در این عصر بیش از هر عصر دیگر افراد با این انتظار وارد روابط صمیمانه می شوند که پای به یک رابطه برابر می نهند. شاید زمانی بوده است که افراد از چنین انتظاریا توقعی برخوردار نبوده اند، اما حتی تصور آن هم دشوار است.

دلبستگی بدون اثرگذاری متقابل رابطه میان دو بزرگسال محسوب نمی شود و شاید منعکس کننده رابطه میان والد و فرزند باشد. وقتی یک همسر متوجه می شود که هیچ گونه اثری بر دیگری ندارد، دچار تجربه تهدید دلبستگی می گردد. چگونه او فردی متعهد است، حال آنکه در رابطه همسری و برابرنگر درگیر نمی شود؟ همیاری مستلزم پذیرش اثر از جانب همسر است.

تمایل به درگیری و اثرپذیری از دیگری به عنوان همسرانی بالغ، بعد دیگری از قابل اعتماد بودن تعهد را تشکیل می دهد که در مواقع تبود آن، درمانگر باید به کشف آن بپردازد که چرا همسر مقاومت کننده، مقاومت می نماید. در بیشتر مواقع این وضعیت موجب بروز مشکلاتی در حيطه عزت نفس می شود