پاسخ: از آنجا که الزامات اجتماعی و فرهنگی از دختر میخواهد که برخلاف پسران از خودش رفتاری موقر و متین را به نمایش گذاشته و در عین حال آراسته به ویژگیهای بانو وارانه باشد اما از آنجا که یک دختر اختلال زده (بیش فعال و کم توجه نمی تواند مثل یک دختر سالم آراسته به ویژگی های رفتاری اجتماع پسند چون آراستگی، متانت و وقار و نظم و ترتیب باشد و چون مادر این دختر نیز طوری بار آمده است که القائات این چنانی اجتماع را درونی ساخته و در عین حال مادر بر این باور است که لاقیدی دخترش نسبت به این الزامات رفتاری و اجتماعی در نهایت به زیان دخترش تمام می شود بدین علت مادر پیوسته به خاطر رفتار های پسرانه و دور از شئونات یک دختر موقر و محترم فرزندش را سرزنش کرده و از آنجا که دختر بخت برگشته به طور ارادی و آگاهانه این رفتارهای به اصطلاح ضد اجتماعی را از خود بروز نمی دهد این مسئله سبب می شود که درگیری و کشمکش مادر و دختر تشدید شود چون مادر بر روی ترجیحات رفتاری خود و اجتماع پای می فشارد و این در حالی است که دختر به طور غیر ارادی متوسل به این رفتارها می شود. لازم به ذکر است که در تداوم و پایداری این رابطه مسموم، این تنها مادر نیست که بر آتش این اختلاف و رویارویی دامن می زند چون خود بیمار نیز با رفتارهای مخالفت جویانه اش سبب تحریک مادر از این زاویه می شود، برای مثال از آنجا که مهارت ارتباطی کلامی دختران مبتلا به (ADHD) در قیاس با دختران سالم به علت کاستی های تمرکز محور بی رنگ است بدین علت دختر بجای اینکه اختلافاتش را از طریق گفتگو و استدلال برطرف کند متوسل به رفتارهای پرخاشگرانه چون تعرضات کلامی، درشت گویی، کوبیدن در، جیغ کشیدن و غیره می شود.