بدین علت طبیعی است که یک زن مشکل زده نتواند مثل یک زن سالم و بدور از این اختلال از مهارت های مدیریت زمان برخوردار باشد چون غالب این اشخاص درک درستی از گذشت زمان ندارند چون این اشخاص تنها دو مفهوم زمان را شناخته و آن نیز زمان حال و زمان غیر از اکنون و حال است. همانطور که گفته شد چون این دسته از زنان در ک خاص خود را از گذشت زمان دارند بدین علت برای اینکه این زنان بر مشکل مدیریتی و وقت شناسانه خود غلبه کنند اولین گامشان در این راستا باید این باشد که این مشکل را مورد تأیید قرار داده و در ثانی هرگز جهت انجام کاری خود را مقید به یک محدوده و چهار چوب زمانی خاص نکنند چون این مسئله هرچه بیشتر بر تشتت و وقت ناشناسی شان دامن می زند. در عوض این اشخاص باید توجه و تمرکز خود را معطوف به انجام کار در هر شکلی سازند. در این رابطه مورد مثالی زیر بهتر منظورم از اولویت و مهم بودن انجام کار در قیاس با انجام کار در زمانی مشخص را روشن می سازد. داستان از این قرار است که در دور هم جمع شدن های خانوادگی مان وظیفه خواهرم این بود که حتی الامکان پیش غذا و نوشیدنی های اشتها آور را به موقع به سر سفره بیاورد. متأسفانه از آنجا که خواهرم درگیر وقت کشی و پشت گوش اندازی بود در بسیاری از موارد دیرهنگام این وظیفه اش را انجام داده و این مسئله به شدت اسباب ناراحتی حاضرین در پای سفره را فراهم می آورد تا اینکه بالاخره فکری به خاطرمان خطور کرده و آن نیز این بود که بجای اینکه مسئولیت آوردن خوردنی های اشتها آور را به خواهرم واگذار کنیم مسئولیت آوردن دسر را به وی بسپاریم تا بدین وسیله تاخیرش سبب آزردگی حاضرین در مهمانی نشود. این تغییر مسئولیت سبب شده بود که خواهرم در بسیاری از موارد درست پیش از خوردن غذا خود را به مهمانی برساند. علت این حضور به موقع خواهرم نیز این بود که دیگر مثل گذشته مقید به حضور در زمانی مشخص نبود.