هدف این پژوهش بررسی آنچه که در مورد تخصص در روانشناسی شناختی جریان اصلی شناخته می شود و بحث و گفتگو درباره مفاهیم مرتبط با زمینه های متحد که به نظر می رسد داستان های مشابهی را به منظور بافتن یک توضیح منسجم تر از تصمیم گیری مجرم ارایه می دهد، می باشد . ما رویکرد کثرت گرا را به نظریه پردازی در نظر می گیریم . به دنبال کشیدن چند سطح از تحلیل متمرکز بر توضیح فرآیند بهره با استفاده از دیدگاه های مختلف (در مورد روان شناسی، جرم شناسی، اقتصاد و عصب روان شناسی) . ما با بحث در مورد مفاهیم ما برای روانشناسی قانونی و میدان های عدالت کیفری و آنچه آینده ممکن است برگزار شود خاتمه خواهیم داد . دانشمندان ده ها سال است که در مورد تخصص خود نوشته اند . کاره ای برجسته بر روی شطرنج بازان، خلبانان، پزشکان، typists و آتش نشانان انجام شده است اما تعداد کمی از آن ها (Vicente & وانگ، ۱۹۹۸ را برای یک بررسی ببینید) .

برخی دیگر به تعدادی از جنبه های متحد کننده اشاره کرده اند که به نظر می رسد تخصص را در هر حوزه ای تعریف می کنند . علاوه بر این، به بازنمایی ساختاری دانش و مهارت در حافظه و نیز نشانه های قابل مشاهده و رفتاری اشاره دارد . برای اهداف این مقاله، ما تخصص را به عنوان کسب فرایندهای شناختی و رفتار متعاقب آن تعریف می کنیم، به این معنا که آن ها سریع تر و از نظر شناختی اقتصادی هستند، به طور خودکار در محیط های مرتبط راه اندازی می شوند و براساس تجربه و تجربه قابل توجهی از مهارت در طول زمان هستند . مهم است که در ابتدای این مقاله بگوییم که ما قویا به مفهوم زنجیره تخصص اعتقاد داریم . از مبتدیان گرفته تا استادان و تصدیق می کنند که برای افراد بسیار نادر است، مگر از طریق روال مستمر، سنجیده و چالش برانگیز (اریکسون، ۱۹۹۶) .

بسیاری از افرادی که ما به عنوان متخصص در حوزه خود در نظر می گیریم، آن ها جراحان و یا مکانیک ماشین هستند، به یک فلات از تخصص می رسند و انتظار نمی رود که تلاش های هماهنگ برای افزایش تسلط خود، به غیر از حفظ مهارت ها و دانش، از طریق تمرین و تجربه روزمره انجام دهند . به عنوان مثال، این متمایز است از: برای مثال، افراد و یا موزیسین ها که به طور مداوم در تمرین چالش برانگیز شرکت می کنند تا تسلط خود را افزایش دهند . با وجود این، نمونه هایی از تجربیات روزمره را می توان از ابتدا در پیوستار تخصص مشاهده کرد و ما مجددا در رابطه با مجرمان دوباره به این موضوع خواهیم پرداخت . از طرف دیگر مهم ترین عامل ایجاد شده در تصمیم گیری، استفاده از منابع اطلاعاتی است که از مهم ترین آن ها می توان نام برد .

به عنوان مثال برای تمرین یک رفتار (به عمد یا در غیر این صورت)که آن ها در نهایت تجربه می شوند، یاد می گیرند (از طریق قرار گرفتن مکرر و یادگیری بعدی از طریق آزمون و خطا)که نشانه های مرتبط با درست کردن استنباط های دقیق (یعنی تصمیمات موفق)در مورد محیط و کدام نشانه ها برای نادیده گرفتن هستند . در نتیجه مهارت بیشتر در شناخت نشانه ها و الگوها در محیط ما از طریق عمل، ما خاطرات خود را از این الگوها و نشانه ها در حافظه بلند مدت شروع می کنیم تا بتوانیم آن ها را سریع تر بازیابی کنیم و بنابراین به طور موثر و موثر برای مشکلات یا چالش ها واکنش نشان دهیم .

این موضوع مقاله بیس دارد .

کد مقاله بیس : 0003