این دوره مملو از عواملی است که میتواند اضطراب و تنش ایجاد کرده یا به آن دامن بزند. افراد در این دوره با تغییرات اساسی جسمی، روانی، جنسی، عاطفی و شناختی روبرو هستند (کالیشن، ۱۳۸۳). این تغییرات فرد را در آستانه بلوغ قرار میدهد. بلوغ به معنی ورود به مرحله جدیدی از توانایی ها است افراد در طی دوران رشد توانایی هایی را در خود می یابند اما در مرحله بلوغ این توانایی ها به شکل ویژه ای تغییر یافته و نمود می یابد. بلوغ را می توان به انواع جسمی، عاطفی، گھنی و اجتماعی تقسیم کرد. بعضی از انواع بلوغ نمود ظاهری بیشتری دارند. به عنوان مثال بلوغ جسمی بلوغی است که نشانه های ظاهری فراوانی دارد. ظهور زودتر از موقع این نشانه ها با تاخیر در آشکار شدن این نشانه ها نوجوان را در معرض نگرانی هایی قرار می دهد.

توانایی های جدید و هماهنگی آنها با یکدیگر منبع دیگر ایجاد نگرانی در نوجوان است. به عنوان مثال بلوغ جنسی به معنی توانایی تولید مثل است اما برخلاف تصور اغلب مردم بلوغ جنسی به معنی آماده بودن جهت آغاز یک زندگی مشترک نیست. بلکه هرگاه فرد بتواند عمل تولید مثل را انجام داده از لحاظ ذهنی و عاطفی توانایی برقراری رابطه با جنس مخالف را داشته و بتواند نقش های جنسی خود را به درستی ایفا کند آمادگی آغاز یک زندگی مشترک را خواهد داشت. خلاقیت توانایی دیگری است که در دوران نوجوانی به وضوح قابل رویت است. توان خلاق بودن یعنی توان یافتن راه حل های جدید، بدعت گذاری و ابتکار که در سنین نوجوانی نمود ویژه ای می یابد و می تواند زمینه ای برای رشد و تکامل در مراحل بعدی باشد. اما در صورت برخورد نامناسب سایرین با این ویژگی یعنی در صورت عدم توجه به طرح ها و راه حل های جدید ارائه شده بی تفاوتی نسبت به گفته های نوجوانان و جدی نگرفتن او، احساس ناخوشایند بیهودگی ایجاد شده و موجب سرکشی و طرد او می شود.

عوامل فوق تنها منابع تولید اضطراب نیستند. یکی از نمونه های فکری که در نوجوان به اوج میرسد پاسخ به سؤالاتی از قبیل «من چیستم؟، که هستم؟ و چه هدفی دارم؟.» مجموعه این سؤالات را تلاش برای کسب هویت یا هویت یابی و نگرانی های ناشی از دستیابی به پاسخ قانع کننده به سؤالات را بحران هویت نامیده اند. هویت با خودپنداری مرتبط است. خودپنداری یعنی تصور و پندار فرد از خود. خودپنداری نمودی از توانایی های واقعی فرد نیست بلکه دید فرد نسبت به خود است نه آن چه که واقعا هست هر چه خودپنداری گل فرد مثبت باشد یعنی هر چه فرد بتواند به احساس خوشایندی نسبت به خود دست یابد بحران هویت سریع تر و با کیفیت بهتری پایان می یابد. به موازات ظهور بحران هویت نوجوان خود را با علایق و نیازهای متفاوت روبرو می بیند. به عنوان مثال در دوران نوجوانی همزمان دو میل وابستگی به خانواده و احساس تعلق یا استقلال پا به میدان می گذراند. این دو با هم در تعارض هستند از طرف دیگر نوجوان با تعارض بين امیال منع شده و کشاننده های جنسی روبرو است دادستان، ۱۳۸۳).

این نیازها و علایق متفاوت و کشمکشها بین آنها از دیگر عوامل ایجاد اضطراب است. وجود عوامل فوق احتمال اضطراب، نگرانی و تنش را در نوجوان به شدت قوت می بخشد به حدی که کمتر اتفاق افتاده نوجوانی بدون اضطراب مشاهده شود (دادستان، ۱۳۸۳). اضطراب و نگرانی مشکلات جدیدی به همراه دارد وسواس، بی اختیاری، هیستری نوجوان و خودپنداری (دادستان، ۱۳۸۳) ، افسردگی، خودکشی، اختلال در خواب و خوراک، امتناع از رفتن به مدرسه ، فرار از مدرسه و فرار از خانه (گری، نلسون و لامبرت، ۱۳۸۰) از مشکلات مهم دوران نوجوانی است. وجود عوامل متعدد اضطرابزا و وجود مشکلات خاص دوران نوجوانی راهنمایی و مشاوره ویژه ای می طلبد.