اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)را می توان پس از قرار گرفتن در معرض یک مرگ واقعی یا تهدید آمیز، جراحات جدی و یا خشونت جنسی، با تجربه کردن رویداد، و یا تجربه مواجهه با حادثه، و یا تجربه یا تجربه مکرر یا افراطی از یک حادثه ناگوار، ایجاد کرد.اختلال استرس پس از حادثه شامل علائمی از نفوذ، اجتناب، تغییر در شناخت و یا خلق و تغییر در انگیختگی و واکنش‌پذیری (انجمن روان‌پزشکی آمریکا، ۲۰۱۳)است.کار اخیر روی مفهوم‌سازی و درمان اختلال استرس پس از حادثه به تعریف بهتر ساختار بالینی این اختلال کمک کرده‌است.درمان‌های شناختی – رفتاری (CBT)در درمان اختلال استرس پس از سانحه موثر هستند و در کاهش سایر بیماری‌های همراه و مشکلات مربوط به آن نظیر افسردگی، اضطراب، معلولیت یا اختلال عملکرد نشان داده‌اند (Cusack و همکاران، ۲۰۱۶).استراتژی‌های مورد استفاده در CBT برای اختلال استرس پس از حادثه عبارتند از مثال: روایت سانحه)و یا در معرض قرار گرفتن بدن، که در آن فرد در معرض محرک‌های مربوط به ضربه و ترس (مثلا مکان‌ها، افراد)قرار می‌گیرد تا به تدریج ناراحتی‌های مربوط به این عوامل را کاهش دهد.هدف قرار دادن تغییر افکار و باورهای ناکارآمد توسط بازسازی شناختی، یک استراتژی رایج دیگر در CBT برای اختلال استرس پس از حادثه است.روش‌های تمدد اعصاب و یا تنفس و نیز آموزش روانشناختی بر نشانه‌های اختلال استرس پس از حادثه، براساس مکانیسم‌های نگهداری و استراتژی‌های مورد استفاده در روان‌درمانی، مکررا توسط درمانگر CBT که با قربانیان تروما کار می‌کنند مورد استفاده قرار می‌گیرند . با این حال، برای برخی افراد، دستاوردهای درمانی محدود هستند.میزان موفقیت CBT براساس درصد مواردی که بعد از درمان تشخیص داده نمی‌شوند بعد از درمان بین ۴۶ تا ۵۴ درصد متفاوت است. بدنه اختلال PTSD ادبیات نشان می‌دهد که بسیاری از فاکتورهای فردی ممکن است به عنوان پیش‌بینی‌کننده‌های بالقوه نتایج درمان مانند شخصیت عمل کنند. افسردگی و گناه باورهای مرکزی ممکن است بر استفاده از استراتژی‌های شناختی و رفتاری خاص تاثیر بگذارند ، که اغلب به عنوان استراتژی‌های مقابله دیده می‌شوند.به عنوان مثال، هنگام مواجهه با یک وضعیت استرس زا، فردی که خود را نالایق نشان می‌دهد ممکن است فکر کند که قادر به مقابله با آن نخواهد بود و در نتیجه ممکن است بیشتر از موقعیت‌های استرس زا و یا افکار مربوط به آن اجتناب کند.به طور مشابه، یکی از قربانیان تروما که معتقد است او ارزش توجه ندارد ممکن است تمایل داشته باشد خود را منزوی کرده یا از استراتژی‌های کم‌تر حمایت کند.به عبارت دیگر، از میان متغیرهای دیگر مانند ضربه و ویژگی‌های آن، ارزیابی و باورهای مرتبط با ضربه، باورهای اصلی ناکارآمد می‌توانند یکی از عواملی باشند که بر استفاده از برخی استراتژی‌های مقابله به دنبال ضربه تاثیر می‌گذارند. کلارک و همکاران دریافتند که افراد مبتلا به اختلال استرس پس از حادثه باورهای منفی شدیدتری نسبت به خود، دیگران و جهان نسبت به افراد بدون اختلال PTSD قبل و بعد از تروما گزارش کرده‌اند.نتایج آن‌ها همچنین آشکار کرد که افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه احتمالا بعد از تروما در مقایسه با افراد بدون اختلال استرس پس از حادثه، در استراتژی‌های اجتناب قرار دارند.علاوه بر این، محققان شواهدی پیدا کردند که نشان می‌دهند که قربانیان با باورهای منفی قبل از ضربه و استراتژی‌های اجتناب از ضربه، تمایل به توسعه PTSD دارند.یانگ، و همکاران همچنین بر مربوط بودن ارزیابی سبک‌های مقابله و طرحواره‌های شناختی در بیماران تاکید می‌کنند.تعاملات بین فردی، با دیگران، بخشی از طرح واره فرد می‌شوند و شیوه مقابله آن‌ها را در موقعیت‌های استرس زا تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.

این موضوع مقاله بیس دارد .

کد مقاله بیس : 0031